بازاریابی لحظه ای (Real-time marketing) چیست؟
پنج شنبه 19 تير 1399 ساعت 9:52 | بازدید : 200 | نویسنده : حامد محمودی | ( نظرات )

بازاریابی لحظه ای (Real-time marketing) چیست؟

 

در دنیای امروز، موضوع بازاریابی یکی از مهم ترین موضوعاتی است که شرکت ها باید به آن توجه کنند. آنها برای این که از همدیگر پیشی بگیرند؛ سعی می کنند تا این کار را به شکل بهتر از دیگری انجام دهند تا مخاطبین بیشتری را به خودشان جلب کنند. با توجه به امکانات امروزه تکنولوژی و دستگاه هایی که به هم وابسته هستند؛ انتقال اطلاعات و دسترسی داشتن به اطلاعات از هر زمان دیگری بیشتر ممکن شده است بنابراین انسان ها به همدیگر نزدیک تر شده اند و می توانند بهتر از گذشته از این منابع اطلاعاتی استفاده کنند. انتقال اطلاعات و افزایش تکنولوژی با سرعت بی سابقه ای به پیش رفته است بنابراین دیگر هر فردی در صورتی که ارایه کند می تواند تنها با فشار دادن چند دکمه ساده و یا لمس کردن صفحه نمایشش، به مرجع عظیمی از اطلاعات دسترسی داشته باشد. دیگر نیازی نیست که گوشه ای بنشینیم و آرزو کنیم که ای کاش این چیز را می دانستیم و یا ای کاش درباره آن موضوع اطلاعاتی داشته و غیره.

بنابراین با توجه به وضعیت جدید پیش آمده، یک نوع جدید از بازاریابی که به آن "بازاریابی زمان واقعی" گفته می شود ایجاد شده است. در ابتدا ممکن است نام "بازاریابی زمان واقعی" کمی گیج کننده به نظر برسد ولی خوشبختانه باید گفت که انجام این نوع بازاریابی خیلی آسان است و برای انجام آن نیازی به پیاده کردن هیچ نوع تکنولوژی مخصوصی نمی باشیم! تنها کاری که باید برای این کار انجام دهید این است که چند تغییر اساسی را در فعالیت های که در زمینه بازاریابی های معمولی می کرده اید ایجاد کنید و به این شکل می توانید المان های "زمان واقعی" را به راحتی به استراتژی های بازاریابی خودتان اضافه کنید. اما در ابتدا بهتر است که به طور کلی تعریفی از بازاریابی لحظه ای داشته باشیم:

بازاریابی لحظه ای  چیست؟

بازاریابی لحظه ای دقیقا همان چیزی است که شما از شنیدن نام آن برای اولین بار درباره آن می اندیشید: یک نوع بازاریابی که در همان لحظه انجام می پذیرد. این "لحظه" در حقیقت می تواند اشکال مختلف و متفاوتی را داشته باشد. این لحظه می تواند شامل لحظه ای باشد که پیشنهادات شما در دسترس قرار می گیرند و یا لحظه ای باشد که متوجه می شوید که مشتریان شما به چیزی احتیاج دارند و یا لحظه ای باشد که یک رویداد برای شما آغاز می شود.

همانطور که در بالا بیان شد، این لحظه برای شما یک زمان مهم، و یا شاید بهتر بگوییم یک زمان ایده آل برای شما می باشد. شما باید به نیازها و اهدافی که مشتریان و مخاطبینتان دارند توجه کنید: مشتریان و مخاطبین شما به اطلاعات سریع نیاز دارند و شما باید به آنها توجه کنید (به این دلیل که از گذشته گفته اند که مشتریان پادشاه می باشند) بنابراین بهترین کاری که می توانید انجام دهید این است که سعی کنید تا این اطلاعات را دقیقا همانطور که آنها می خواهند (یعنی در لحظه و سریع) به آنها برسانید. بازاریابی لحظه ای بر روی موضوع ارتباط گرفتن با مشتریان و مخاطبین در زمان هایی که حقیقتا حساس هستند تمرکز می کند به این دلیل که در این زمان شما می توانید پربارترین خدمات را به آنها ارایه دهید و در نتیجه می توانید بهترین نتیجه ها و سودآوری ها را برای خودتان داشته باشید.

استراتژی بازاریابی لحظه ای

همانطور که در بالا اشاره شد؛ در بازاریابی لحظه ای  شما باید حتما به موضوع مشتریان توجه داشته باشید و سعی کنید تا در لحظه هایی که برای آنها مناسب ترین زمان است؛ بهترین خدمات را فراهم کنید. بنابراین بهتر از به جای این که بعد از این که کار از کار گذشت و کره ها بره شد برای آنها خدماتی ارایه کنید؛ به فکر این باشید که در همان لحظه ای که آنها به شما احتیاج دارند برایشان کاری بکنید. به عنوان مثال به جای این که بعد از یک رویداد آلبوم تصاویر مربوط به این رویداد را برای آنها به اشتراک بگذارید؛ سعی کنید تا این تصاویر را به صورت زنده و همزمان با این که رویداد در حال انجام است برای آنها ارایه کنید. در صورتی که شما در فروشگاهتان فروش ویژه ای دارید؛ می توانید از بازاریابی لحظه ای  استفاده کنید تا به مشتریان این فروش را تا قبل از این که دیر شود نشان دهید و سعی کنید تا به سوال هایی که دارند به صورت همزمان پاسخ دهید.

در صورتی که شما سعی کنید در زمینه بازاریابی لحظه ای  تلاش هایی انجام دهید و این گونه بازاریابی کنید؛ این کار منجر به این می شود که مشتریان احساس کنند که با شما ارتباط نزدیکتری دارند و همچنین احتمال این که تعداد مشتریان بیشتری جلب کار شما شوند بیشتر خواهد شد.

البته با این که بازاریابی لحظه ای در همان زمان و به صورت لحظه ای اتفاق می افتد؛ ولی این موضوع بدین معنی نمی باشد که برای این نوع از بازاریابی نباید هیچ گونه برنامه ریزی در کار باشد! در حقیقت این گونه نیست و این نوع بازاریابی هم دقیقا مانند انواع دیگر بازاریابی است و شما برای این که در این کار موفق شوید باید برنامه ریزی دقیقی در این زمینه داشته باشید. پیشنهاداتی که در این بازاریابی وجود دارد و همچنین رویدادهایی که در این زمینه هستند همگی مانند دیگر کارهایی است که در زمینه بازاریابی انجام می گیرند. البته یکی از تفاوت هایی که بازاریابی لحظه ای با انواع دیگر بازاریابی دارد این است که در این نوع بازاریابی شما همچنین باید بخشی از برنامه ریزی را به صورت لحظه ای انجام دهید. به عنوان مثال، وقتی که شما برای مشتریان ویدیوهایی لایو آماده می کنید؛ با توجه به شرایطی که فکر می کنید این مشتریان ممکن است داشته باشند؛ می توانید کاری کنید که این ویدیوهای لایو با کیفیت بیشتر و بهتری ارایه شوند.

بازاریابی لحظه ای با استفاده از شبکه های اجتماعی به چه صورت انجام می شود؟

در ارتباط با رابطه ای که بازاریابی لحظه ای با شبکه های اجتماعی دارد باید بگوییم که این رابطه یک رابطه بسیار بسیار قوی می باشد. به بیان بهتر باید گفت که شبکه های اجتماعی یکی از ایده آل ترین پلتفرم هایی است که می توان از آن برای بازاریابی لحظه ای استفاده کرد. به این دلیل که اصلا ماهیت شبکه های اجتماعی به بازاریابی به این شیوه کمک می کند. در حقیقت در بازاریابی لحظه ای هدف این است که در همان لحظه کار بازاریابی را انجام دهیم. در بازاریابی با استفاده از شبکه های اجتماعی هم پلتفرم ها و ابزارهایی را برای پر کردن فیلدهای کاربران داریم که می توانیم به همین شکل این کار را انجام دهید. بنابراین شبکه های اجتماعی یکی از مهم ترین روش ها برای بازاریابی لحظه ای می باشد. شبکه های اجتماعی این قابلیت را دارند که شما می توانید به راحتی فیلدهای خودتان را به روزرسانی کنند و همچنین سرعتی که اطلاعات به این روش انتقال پیدا می کنند و همچنین میزان انتقال اطلاعات و توانایی شما برای این که به راحتی اطلاعاتی را که می خواهید از همه بیشتر در اختیار دیگران قرار بگیرد را فیلتر کنید به شما این امکان را می دهد که یک ارتباط موثر و لحظه ای با کاربرانی که می خواهند درباره شما بدانند و با شما و تجارتتان ارتباط برقرار کنند داشته باشید.

استفاده کردن از شبکه های اجتماعی برای بازاریابی به شیوه بازاریابی لحظه ای می تواند اشکال مختلفی را به خود بگیرد: از استفاده کردن از تصاویر گرفته تا استفاده کردن از ویدیوها و استفاده کردن از لینک ها و استفاده کردن از کدهای مختلف و غیره همگی می توانند روش هایی باشند که شما می توانید با استفاده از آنها به صورت لحظه ای بازاریابی کنید.

همانطور که اشاره شد؛ استفاده کردن از شبکه های مجازی یکی از بهترین تکنیک هایی است که شما می توانید در جهت بازاریابی لحظه ای از آن استفاده کنید. تقریبا تمام پلتفرم های مختلف شبکه های مجازی این امکان را به شما می دهند که از بازاریابی لحظه ای استفاده کنید ولی در ادامه قصد داریم تا شما را با دو تا از این پلتفرم ها (یعنی پلتفرم فیسبوک و پلتفرم اینستاگرام) آشنا کنیم. هر دوی این پلتفرم ها برای بازاریابی لحظه ای مفید می باشند و شما می توانید از هردوی آنها استفاده کنید. در ادامه به بررسی هر کدام از این دو می پردازیم:

بازاریابی لحظه ای با استفاده از فیسبوک

صفحه تجارت شما در فیسبوک نیز مانند دیگر پلتفرم هایی که برای شبکه های اجتماعی استفاده می کنید یکی از بهترین ابزارهایی است که شما می توانید از آن برای بازاریابی لحظه ای استفاده کنید. به عنوان مثال، در صورتی که شما در رابطه با یکی از فرآورده ها (و یا خدماتی که ارایه می کنید) پستی بگذارید و کاربرانی در این رابطه از شما سوالاتی بپرسند (با کامنت گذاشتن) شما این شانس را دارید که به راحتی به آنها پاسخ دهید و به این شیوه می توانید تمام افراد دیگری را هم که ممکن است این سوال را داشته باشند؛ از پاسخ آن آگاه کنید.

هنگامی که شما از پلتفرم فیسبوک استفاده می کنید؛ می توانید با استفاده از این پلتفرم خدمات بهتر و باکیفیت تری را به مشتریان و مخاطبین ارایه کنید و همچنین می توانید به شیوه ای که دوست دارید اطلاعات مناسب را به شیوه ای مناسب به مشتریانی که خواهان این اطلاعات هستند بدهید و به آنها کمک کنید تا بهتر از گذشته تصمیم گیری کنند.

یکی دیگر از کاربردهای که بازاریابی با استفاده از یوتیوب برای شما می تواند داشته باشد این است که شما می توانید از ابزار "فیسبوک لایو" (Facebook Live) برای بازاریابی کردن استفاده کنید. استفاده کردن از این ابزار می تواند به شیوه های مختلفی به تجارت شما کمک کند.

بنابراین همانطور که مشاهده کردید استفاده کردن از پلتفرم فیسبوک می تواند برای شما که می خواهید بازاریابی دیجیتال انجام دهید فواید زیادی داشته باشد. از جمله این که شما می توانید از ابزارهای ارتباط گیری آنلاین فیسبوک (مانند فیسبوک لایو و جلسات پرسش و پاسخ و غیره) استفاده کنید تا با مشتریان و مخاطبین ارتباط نزدیکتری داشته باشید. همچنین می توانید از وبینارهایی که در فیسبوک توانایی برگزار کردن آن را دارید استفاده کنید تا بتوانید ارتباط بهتری را با آنها برقرار کنید. همچنین برخی دیگر از ویژگی ها در فیسبوک وجود دارند از جمله این که بدانید که چند درصد از مشتریان از شما راضی هستند و غیره می توانند به شما کمک کنند تا در این رقابت تنگاتنگ میان شما و دیگر شرکت هایی که در صنعت شما کار می کنند و مشابه شما هستند؛ برنده شوید.

همچنین بخش "لایو فیسبوک" یکی از بخش های مهم است که شما می توانید از آن بیشترین استفاده را برای ارتباط گیری در جهت بازاریابی لحظه ای ببرید. وقتی که شما برای کاربران ویدیوهای لایو ایجاد می کنید؛ در حقیقت به آنها نشان می دهید که هیچ چیزی برای مخفی کردن ندارید و همین موضوع به شما کمک می کند تا میزان اعتمادی را که آنها به شما می کنند افزایش دهید. همچنین انجام این کار می تواند تا حدودی به کار بازاریابی جنبه ای انسانی ندهد و کاری کند که آنها هم باور کنند که در حقیقت کاری که شما می کنید جنبه ای انسانی دارد.

بازاریابی لحظه ای با استفاده از اینستاگرام

یکی دیگر از روش هایی که شما می توانید با استفاده از این روش به راحتی با مشتریان و مخاطبین هدفتان ارتباط برقرار کنید و در نهایت با استفاده از آن می توانید کار بازاریابی ارتباطی را انجام دهید؛ روش استفاده از پلتفرم اینستاگرام می باشد. شما می توانید از مشتریانی که در حال خرید کردن هستند و از خریدشان راضی هستند؛ پست هایی قرار دهید و یا این که هشتگ هایی در این رابطه تولید کنید. شما همچنین می توانید برای این کار یک مسابقه تشکیل دهید که در آن در بخش کامنت ها از مشتریان و مخاطبین سوالات هیجان انگیزی بپرسید و کاری کنید که آنها به تجارت شما علاقه مند شودند. این کارها باعث می شود که میزان دخالت کاربران اینستاگرام در کار شما افزایش پیدا کند بنابراین خواهید توانست تا کار بازاریابی را به شکل بهتری انجام دهید.

یکی دیگر از جنبه هایی که استفاده از اینستاگرام می تواند به بازاریابی لحظه ای کمک کند این است که شما می توانید از ویژگی "استوری" آن استفاده کنید. این ویژگی یکی دیگر از ویژگی های مهمی است که شما می توانید با استفاده از این ویژگی تصاویری را از کارها و فعالیت هایی که روزانه در این زمینه انجام می دهید پست کنید و سعی کنید تا با به اشتراک گذاشتن این تصاویر کاری کنید که مخاطبین به شما جذب شوند. بنابراین اضافه کردن ویدیوهای شما و تصاویر شما می تواند تاثیرات بسیار شگفت انگیزی را بر روی تلاش هایی که در جهت بازاریابی لحظه ای انجام می دهید داشته باشد. همانطور که می دانید؛ قائده گذاشتن استوری در اینستاگرام به این صورت است که شما می توانید مجموعه ای از تصاویر و ویدیوهای مربوط به خودتان را در آن قرار دهید و این تصاویر و ویدیوها خودشان به صورت خود به خود بعد از 24 ساعت از بین می روند. بنابراین شما می توانید از این ویژگی ها استفاده کنید تا به کاربران و بازدیدکنندگان و به طور کلی به مخاطبینتان بفهمانید که در "پشت صحنه" کارهایتان چه اتفاقاتی در حال وقوع است. همچنین شما با استفاده از این ویژگی ها می توانید به آنها نشان دهید که فرهنگ سازمانی شما به چه صورت است. این کار باعث می شود که علاقه ای که این افراد نسبت به شما دارند بیشتر شود. در حقیقت شما با این که یک احساس همزادپنداری و نزدیکی را در میان آنها ایجاد می کنید و به آنها نشان می دهید که شخص یا اشخاصی که پشت این تجارت هستند نیز مانند آنها انسان می باشند و خصوصیات انسانی دارند. به این روش می توانید انتظار داشته باشید که تعداد کاربرانی که مشتری تجارت شما می شوند بسیار بیشتر شوند. بنابراین با استفاده از این روش می توانید کار بازاریابی لحظه ای را به شکل بهتری انجام دهید.

اکنون که هردوی این پلتفرم ها را مورد بررسی قرار دادیم، زمان آن رسیده است که بدانیم که از این دو  کدامیک برای بازاریابی لحظه ای مناسب تر می باشند: فیسبوک یا اینستاگرام؟

حقیقت این است که نمی توان گفت که کدامیک از این پلتفرم ها برای بازاریابی لحظه ای مناسب می باشند. در حقیقت هرکدام از این پلتفرم ها دارای ویژگی های منحصر به فرد خودشان می باشند و با استفاده از هرکدام از آنها می توان به یک شیوه مخصوصی، کار بازاریابی با استفاده از شبکه های اجتماعی که بتواند به بازاریابی لحظه ای کمک کند را انجام داد. بنابراین گفتن این که کدامیک از این دو پلتفرم برای کار بازاریابی لحظه ای مناسب تر است کمی دشوار می نماید. استفاده از ویژگی های لایو فیسبوک برای این مناسب هستند که شما می توانید با شفافیت تجارت خودتان را مشخص کنید و مشخص کنید که تجارتتان از داخل به چه صورت است و به این شیوه می توانید کاری کنید که مخاطبین بیشتری جذب شما شوند. ویژگی های اینستاگرام هم (مانند ویژگی لایو و غیره) برای این مناسب هستند که شما می توانید با استفاده از آنها فرهنگ سازمانی مربوط به شرکت خودتان را به کاربران و مخاطبین نشان دهید و به این شیوه کاری کنید که آنها به شما علاقه مند شوند. بنابراین در مجموع می توان گفت که هردوی این روش ها برای کمک به انجام بازاریابی به شیوه لحظه ای مناسب می باشند.

البته ناگفته نماند که همانطور که اشاره شد تمام پلتفرم های شبکه های اجتماعی برای بازاریابی لحظه ای مناسب هستند و در این جا تنها دو مورد از آنها ذکر شد.

|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


نکاتی در ارتباط با بازاریابی با استفاده از شبکه های اجتماعی که هر تجارتی باید بداند
پنج شنبه 19 تير 1399 ساعت 9:34 | بازدید : 223 | نویسنده : حامد محمودی | ( نظرات )

 

نکاتی در ارتباط با بازاریابی با استفاده از شبکه های اجتماعی که هر تجارتی باید بداند

 

این روزها بازاریابی با استفاده از شبکه های اجتماعی یکی از مهم ترین شیوه های بازاریابی می باشد. تا جایی که شرکت هایی که برای بازاریابی از شبکه های اجتماعی استفاده نمی کنند، حجم عظیمی از مخاطبین و مشتریان بالقوه را از دست می دهند! بنابراین شما به عنوان یک شرکتی که می خواهید در این دنیای رقابتی امروزه کار بازاریابی را انجام دهید، باید نکته هایی را در ارتباط با این نوع بازاریابی بدانید. در این پست قصد داریم تا به برخی از سوالاتی که در این رابطه ممکن است به ذهنتان بیاید پاسخ دهیم.

از کجا بفهمم که کدام پلتفرم شبکه اجتماعی برای شرکت من مناسب است؟

پاسخ دادن به این سوال غیر ممکن می باشد! به این دلیل که شما هرگز نمی توانید بگویید که برای این که بازاریابی را به شکل باکیفیتی انجام دهید؛ با استفاده از کدامیک از این ابزارها موفق تر می شوید! ممکن است یک شرکتی با استفاده از فیسبوک به کار بازاریابی بپردازد و در کارش خیلی موفق هم باشد. و یا ممکن ست یک شرکت دیگر با استفاده از توییتر این کار را انجام دهد و این شرکت هم در کارش موفق باشد اما ممکن است شرکتی که بازاریابی را با استفاده از توییتر انجام می دهد در صورت استفاده از فیسبوک در کارش موفق نشود و یا شرکتی که از فیسبوک استفاده می کرده است با استفاده از توییتر در کارش موفق نشود! بنابراین همه چیز بستگی به عوامل مختلف دارد و به هیچ عنوان نمی توان گفت که کدامیک از پلتفرم های شبکه های اجتماعی برای این کار از همه مناسب تر می باشند. بهترین پاسخ به این سوال می تواند این باشد که بهتر است سعی کنید از تمام پلتفرم های شبکه های اجتماعی برای این کار استفاده کنید. به عنوان مثال در صورتی که شما برای شرکتتان یک اکانت فیسبوک دارید و با استفاده از آن به بازاریابی می پردازید؛ می توانید برای خودتان یک اکانت اینستاگرام هم باز کنید و سعی کنید تا با استفاده از آن به بازاریابی بپردازید.

در صورتی که تنها وقت داشتیم که با استفاده از یکی از این دو گزینه: فیسبوک و توییتر به بازاریابی بپردازیم؛ بهتر است که کدامیک را انتخاب کنیم؟

این سوال کمی تخصصی است به این دلیل که هرکدام از این دو پلتفرم، برای یک کاربرد ساخته شده اند و کاربرانشان با هم متفاوت می باشند:

استفاده از پلتفرم توییتر معمولا برای ارتباط گرفتن با مشتریان جدید و همچنین برای ارتباط گرفتن با افراد تاثیرگذار در بازاریابی مورد استفاده قرار می گیرد. در صورتی که پلتفرم فیسبوک معمولا برای نگه داشتن ارتباطات با مشتریانی مورد استفاده قرار می گیرد که در گذشته مشتری شما بوده اند.

در پاسخ دادن به این سوال باید گفت بهترین کاری که می توانید انجام دهید این است که هر دو را در کنار همدیگر نگه دارید به این معنی که سعی کنید که از از اکانت توییتر و پلتفرم توییتری استفاده کنید و هم این که اکانت مربوط به فیسبوک خودتان را نگه دارید. از آن جایی که اهدافی که هرکدام از این پلتفرم ها برای این اهداف ساخته شده اند با یکدیگر متفاوت می باشند؛ بنابراین بهتر است که پیام هایتان را از طریق هر دوی این پلتفرم ها انتقال دهید تا بتوانید از مزیت هایی که هردوی این پلفترم ها دارند بهره مند شوید.

بزرگترین تفاوتی که میان این دو پلتفرم وجود دارد این است که وقتی که شما در توییتر یک مطالبی را پست می کنید، این پست ها مدام در بخش مخصوص مربوط به مخاطبین نشان داده می شوند این در صورتی است که در فیسبوک چنین حالتی وجود ندارد و معمولا احتمال کمتری وجود دارد که پست های جدیدی که شما می گذارید به مخاطبین و فالوورها نشان داده شوند.

به طور کلی چکار کنیم که مردم توجه بیشتری به پست هایی که در شبکه های اجتماعی می گذاریم داشته باشند؟

برای این که کاری کنید که تعداد مخاطبین بیشتری به پست هایی که شما می گذارید توجه کنند، روش هایی وجود دارد که در ادامه به دوتا از کلیدی ترین آنها اشاره می کنیم:

نکته اول: شما باید تضمین کنید که میزان زیادی محتوای باارزش را از طریق شبکه های اجتماعی به کاربران و مخاطبین تحویل می دهید. این کار باعث می شود که آنها احساس کنند که شما از آنها حمایت می کنید بنابراین این کار باعث می شود که اعتماد بیشتری به شما کنند بنابراین احتمال این که به این شیوه مشتریان جدید پیدا کنید و همچنین مشتریان گذشته تان را حفظ کنید بیشتر می شود.

نکته دوم: همراه با هرکدام از پست هایی که در شبکه های اجتماعی می گذارید؛ یک گرافیک هم اضافه کنید. این گرافیک ها می توانند شامل ویدیوها، فایل های صوتی، تصاویر باکیفیت و یا گیف ها و غیره باشند. انجام این کار منجر می شود که میزان تعاملات مشتریان با شما بیشتر شود و همچنین آنها اعتماد بیشتری به شما بکنند و احساس رضایت بیشتری از خواندن پست هایتان داشته باشند و در نهایت مشتری شما شوند.

چه نوعی از محتوا از همه بیشتر در شبکه های اجتماعی می تواند بر روی جذب مشتریان تاثیر مثبت داشته باشد؟

ممکن است در نگاه اول به این سوال، این پاسخ به ذهنتان برسد: ویدیو! خوب این حدس شما کاملا منطقی است ولی باید این نکته را درنظر بگیرید که پاسخ اصلی به این سوال، اینفوگرافیک (infographic) می باشد. بنابراین هنگامی که شما بتوانید یک اینفوگرافیکی را که خوب طراحی شده است در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید؛ می توانید داده ها و دیدگاه هایی را که مایلید آنها را به اشتراک بگذارید را به راحتی با دیگران به اشتراک بگذارید بنابراین احتمال این که مشتریان بیشتری را به خودتان جلب کنید از گذشته بیشتر می شود. بنابراین استفاده کردن از اینفوگرافیک ها یکی از کارهای مهمی است که شما می توانید به منظور جلب بیشتر مشتریان انجام دهید.

وب سایت یوتیوب چه نقشی در بازاریابی دیجیتال ایفا می کند؟

پاسخ این سوال این است: خیلی بیشتر از آن چه که فکرش را می کردید! بلی در حقیقت وب سایت یوتیوب و وب سایت های دیگری که کارشان به اشتراک گذاری ویدیوها می باشد؛ نقش بسیار مهمی در بازاریابی دارند که این نقش روز به روز در حال رشد و بهتر شدن می باشد. این روزها بازاریابی با استفاده از ویدیو و محتوای ویدیویی یکی از مهم ترین کارهایی است که بازاریابان می توانند انجام دهند. نوع محتوای اینترنتی "ویدیو" در سال های اخیر تعداد مخاطبین بیشتری را به سوی خودش جلب کرده است بنابراین بازاریابی با استفاده از این وب سایت ها می تواند کمک ارزنده ای را به تجارتها بکند. این روزها هر شرکتی که می خواهد در کار بازاریابی پیشرفت کند؛ باید به استفاده کردن از محتوای ویدیویی هم توجه داشته باشد. البته بازاریابی کردن با استفاده از محتوای ویدیویی نیازمند این است که شما محدوده خاصی از مهارت ها را داشته باشید و سعی کنید تا از این محتوا استفاده کنید.

|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2


3 نکته در ارتباط با بازاریابی با استفاده از ایمیل که باید حتما درنظر داشته باشید
چهار شنبه 18 تير 1399 ساعت 17:42 | بازدید : 196 | نویسنده : حامد محمودی | ( نظرات )

3 نکته در ارتباط با بازاریابی با استفاده از ایمیل که باید حتما درنظر داشته باشید

 

بازاریابی با استفاده از ایمیل یکی از مهم ترین انواع بازاریابی می باشد که هر تجارتی که می خواهد کار بازاریابی را انجام دهد باید این نوع بازاریابی را درنظر داشته باشد. بسیاری از افراد ممکن است فکر کنند که امروزه دیگر بازاریابی با استفاده از ایمیل موضوعی است که دیگر جایگاهی در دنیای رقابتی امروزه ندارد. آنها ممکن است بگویند که افرادی که می خواهند با استفاده از ایمیل بازاریابی کنند بهتر است این کار را با استفاده از روش های دیگری انجام دهند که از این روش ها خیلی سومندتر باشد. اما حقیقت امر این است که این استدلال به هیچ عنوان درست نمی باشد. تحقیقات ثابت کرده اند که بازاریابی با استفاده از ایمیل هم به اندازه شیوه های دیگر بازاریابی هنوز کاربرد دارد و هنوز هم بسیاری از شرکت ها هستند که دوست دارند تا از این روش برای بازاریابی استفاده کنند و فکر می کنند که استفاده از این روش به نفع آنها می باشد. بنابراین خوب است که برای این که این کار را بهتر انجام دهید و نتیجه بهتری از آن بگیرید؛ به نکته هایی که منجر به بالا رفتن کیفیت آن می شود توجه کنید. در این پست قصد داریم تا در ارتباط با موفق شدن در زمینه بازاریابی با استفاده از ایمیل، مطالبی را برای شما ارایه کنیم:

1) سعی کنید لیست مخاطبین را نخرید

این کار هرگز کار خوبی نیست. به این دلیل که شما باید با این افراد یک رابطه احساسی برقرار کنید و باید سعی کنید تا این افراد شما را دوست داشته باشند. در صورتی که شما بخواهید یک لیست مخاطبین را بخرید و به آنها ایمیل هایی بفرستید؛ هنگامی که آنها ایمیل های مربوط به شما را در لیست اینباکس خودشان می بینند؛ یا آن را حذف می کنند و یا این که به آن بی توجهی می کنند و یا این که آن را به عنوان یک ایمیل Spam شناسایی می کنند!

این کار می تواند به میزان تحویل پذیری (deliverability) شما ضرر بزند و در نهایت میزان موفقیت شما در بازاریابی با استفاده از ایمیل را دچار مشکل کند. دیگر عوارض بالقوه منفی که شما برای این کار انتظار دارید شامل موارد زیر می شوند:

- این کار به محبوبیت شما لطمه می زند

- این کار باعث می شود که پولی که شما برای خرید کردن لیست مخاطبین (که برای شما فایده ای هم ندارند) صرف کرده اید به هدر می رود

- این کار باعث می شود که شما قوانین حفظ کردن از اطلاعات را زیر پا گذاشته باشید (GDPR)

- این کار باعث می شود که شما از طرف تولید کننده سرویس های ایمیل مجازات شوید (به این دلیل که ممکن است کاربران ایمیل های شما را به عنوان اسپم شناسایی کنند)

بنابراین به صورت ساده می توان گفت که به جای این که پولی برای خریدن یک لیست از ایمیل ها بدهید؛ بهترین کار این است که به صورت ارگانیک لیست خودتان را بسازید.

2) یک کمپین جدید تبلیغاتی ایمیل برای خودتان ایجاد کنید که به شما کمک کند که لیست ایمیل هایتان را گسترش دهید

شما برای این که یک لیست مناسب برای ایمیل داشته باشید؛ بهترین کار این است که یک کمپین جدیدی برای خودتان را بسازید. شما باید برای این کار، اعتماد را میان این کاربران افزایش دهید و کاری کنید که حقیقتا به شما و تجارتتان ایمان داشته باشند و به طور کلی شما باید سعی کنید تا کاری کنید که آنها فکر کنند که شما آنها را دوست دارید.

3) اصول کار بازاریابی با استفاده از ایمیل را درک کنید

بازاریابی با استفاده از ایمیل اندکی با شیوه های دیگر بازاریابی متفاوت است. پس چارچوب اصلی کار بازاریابی با استفاده از ایمیل را فراموش نکنید. فراموش نکنید که بازاریابی با استفاده از ایمیل نیز مانند بازاریابی با استفاده از نامه است! ولی با این تفاوت که وقتی که شما با استفاده از نامه به بازاریابی می پردازید؛ سعی می کنید تا به تمام افراد مختلف نامه هایی را بفرستید اما وقتی که از بازاریابی ایمیلی استفاده می کنید این کار را به صورت الکترونیکی انجام می دهید. بنابراین شما باید درک کنید که این نوع بازاریابی به چه صورت است و برای این که در این کار موفق شوید احتیاج به انجام چه کارهایی دارید. در حقیقت بازاریابی با استفاده از ایمیل برای این مورد استفاده قرار می گیرد که شما بتوانید به کاربران در زمینه های مختلفی که مرتبط با تجارتتان می باشد درس هایی دهید و سعی کنید تا در طول زمان با این افراد ارتباطاتی برقرار کنید. شما می توانید در این راستا کمپین های مختلفی تشکیل دهید و در این کمپین ها مستقیما با آنها صحبت کنید و درباره راه حل هایی که آنها می توانند برای حل کردن مشکلاتشان از این راه حل ها استفاده کنند؛ نکاتی را ارایه دهید.

|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2


بازاریابی درون گرا چیست؟
چهار شنبه 18 تير 1399 ساعت 17:8 | بازدید : 225 | نویسنده : حامد محمودی | ( نظرات )

بازاریابی درون گرا چیست؟

 

امروزه با توجه به رقابتی که میان شرکت ها برای تبلیغ کردن محصولات و خدماتشان ایجاد شده است؛ موضوع بازاریابی اهمیت ویژه ای پیدا کرده است. شرکت های مختلف (در هر صنعتی که باشند) سعی می کنند تا از شیوه های جدید بازاریابی استفاده کنند برای این که از همدیگر جلو بزنند و فرآورده ها و خدمات خودشان را به شیوه بهتری تبلیغ کنند.

بنابراین شیوه های جدید و جدیدتر بازاریابی به صورت روز به روز مورد استفاده شرکت ها قرار می گیرند و آنها سعی می کنند تا با استفاده از این شیوه های جدید، کار تبلیغات و بازاریابی خودشان را به شکل بهتری انجام دهند. یکی از شیوه های جدید بازاریابی که این روزها طرفداران زیادی دارد، بازاریابی درون گرا  می باشد. در این پست قصد داریم تا در ارتباط با این نوع بازاریابی مطالبی را ارایه کنیم. اما قبل از آن، برای این که با مفهوم کار کمی آشناتر شوید؛ درباره بهترین روشی که برای شروع کردن بازاریابی محتوایی می توان بکار برد مطالبی را ارایه می کنیم:

به طور کلی بهترین روش برای شروع کردن کار بازاریابی محتوایی چیست؟

اولین جنبه ای که شما باید در این زمینه درنظر داشته باشید درنظر گرفتن منابع کارتان می باشد. شما باید بررسی کنید که در تیمتان چند تا متخصص دارید و بودجه ای که برای این کار اختصاص داده اید چقدر است و همچنین قرار است از کدام ابزارها برای بازاریابی استفاده کنید (به عنوان مثال در زمینه بهینه سازی موتورهای جستجوگر چه ابزارهایی در اختیار دارید؟ برای جمع آوری داده ها از چه ابزارهایی استفاده می کنید؟ و غیره) همچنین شما باید دارایی های خود را برای بازاریابی محتوایی که فعلا در دسترس دارید مورد سنجش قرار دهید و سپس بازه زمانی را که برای رسیدن به هدف هایتان انتخاب کرده اید مشخص کنید.

بعد از این که این پارامترها را به خوبی مشخص کردید و وضعیت کلی که در این زمینه دارید را مورد سنجش قرار دادید؛ نوبت به آن می رسد که به بررسی دیدگاهی که مخاطبین دارند بپردازید. این کار این امکان را به شما می دهد که تعیین کنید که قرار است که چه چیزهایی را در اولویت قرار دهید و چه چیزهایی را در اولویت قرار ندهید و همچنین برای شما مشخص می کند که وبلاگی که در ارتباط با همین کار در اختیار دارید و یا دیگر شبکه هایی که برای این کار احتیاج دارید تا چه اندازه می توانند کار بازاریابی محتوایی را برای شما به درستی انجام دهند و غیره.

به طور کلی در زمینه بازاریابی محتوایی باید این نکته را درنظر داشته باشید که بازاریابی محتوایی کاری است که باید بر روی آن در مدت زمان طولانی، زمان و هزینه زیادی مصرف کنید. به عبارت دیگر این کار کاری نیست که شما بتوانید یک شبه آن را به اتمام برسانید و نتیجه بگیرید. بلکه موفق شدن در این کار نیازمند سرمایه گذاری در زمان طولانی مدت و بررسی کردن دقیق کار می باشد. شما باید پیاپی محتوای مربوط به بازاریابی را بنویسید و سعی کنید تا آن را به عنوان تبلیغ برای کاربران اینترنتی و همچنین مخاطبینتان گسترش دهید تا بتوانید در زمان مناسب و در مکان مناسب کاری کنید که نیازهایشان برآورده شود. برخی از شرکت ها ترجیح می دهند این کار بازاریابی محتوایی را در درون شرکت خودشان انجام دهند و برخی دیگر از شرکت ها هم هستند که احساس می کنند که توانایی انجام این کار را ندارند و بنابراین سعی می کنند تا این کار را با تکیه کردن بر افرادی که در این زمینه متخصص هستند به انجام برسانند ولی در هر دو حالت، یعنی چه شرکت هایی که برای بازاریابی سعی می کنند از متخصصان خارجی استفاده کنند و چه شرکت هایی که سعی می کنند تا این کار را درون شرکت خودشان انجام دهند؛ هدف یکی است و این هدف هم چیزی نیست جز: جذب مشتری و بالا بردن میزان خرید.

یکی از تکنیک هایی که در سال های اخیر برای بازاریابی خیلی مورد استفاده قرار گرفته است؛ تکنیک بازاریابی درون گرا  می باشد. در ادامه قصد داریم تا در این رابطه مطالبی را ارایه کنیم:

 بازاریابی به شیوه درون گرا  به چه معنی است؟

بازاریابی به شیوه درون گرا یک نوع بازاریابی است که می توان آن را برای تمام انواع مختلف صنایع مورد استفاده قرار داد. در این نوع بازاریابی به مشتریان هدف، ارزش هایی ارایه و تحویل می شود که هدف اصلی این نوع بازاریابی هم همین دادن ارزش ها به این مشتریان می باشد. شما با استفاده از محتوایی که برای آنها بسیار کارآمد می باشد، سعی می کنید تا اعتماد آنها را جلب کنید و سپس سعی می کنید تا تجربه های مشتریان را با برآورده کردن مستقیم نیازهای آنها به شیوه ای که خودشان می پسندند؛ به صورت شخصی سازی شده درآورید.

سپس در این شیوه شما برای این که آنها را در ادامه راهی که مشتریان طی می کنند (سفر مشتریان) تا به خرید برسند بهتر همراهی کنید؛ به دادن اطلاعات مفید به آنها در مراحل بعدی هم ادامه می دهید. در یک مقیاس وسیع تر، این نوع بازاریابی در سه مرحله انجام می گیرد:

مرحله اول: ایجاد هوشیاری برند

مرحله دوم: دادن آگاهی به مشتریان و تلاش کردن برای این که مشتریان با گزینه هایی که پیش رو دارند آشنا شوند

مرحله سوم: هدایت کردن آنها به سمت تصمیم گیری

مرحله اول: هوشیاری

اولین مرحله ای که در این نوع بازاریابی انجام می شود؛ دادن هوشیاری به مشتریان می باشد. در طول این مرحله، مشتری متوجه می شود که یک مشکلی وجود دارد (یا به بیان بهتر او یک نیازی دارد) که باید حل شود.

مرحله دوم: دادن آگاهی به مشتریان تلاش کردن برای این که مشتریان با گزینه هایی که پیش رو دارند آشنا شوند

در این مرحله، مشتری درک می کند که مشکلش دقیقا چیست و سعی می کند که بفهمد که برای حل کردن این مشکل چه گزینه هایی پیش رو دارد. در این مرحله مشتری سعی می کند تا برخی از معیارهای خرید را در ذهن خودش ایجاد کند و سعی می کند تا این معیارها را در کنار همدیگر قرار دهد تا یک لیستی از برخی از گزینه های ممکن که در پیش رو دارد برای خودش ایجاد کند.

مرحله سوم: تصمیم گیری

در این مرحله، مشتری تمام گزینه هایی را که در مرحله قبلی آنها را آماده کرده است؛ به چند گزینه خلاصه می کند. اکنون زمان آن رسیده است که یکی از این گزینه ها را که فکر می کند از همه این گزینه ها برای او راحت تر است انتخاب کند و سعی کند تا آن را اعمال کند. البته این چند گزینه ای که این فرد برای خودش انتخاب کرده است؛ همگی گزینه هایی مناسب هستند ولی این فرد گزینه ای را انتخاب می کند که از همه گزینه ها برایش بهتر است و منجر به نتیجه های بهتر از دیگر گزینه ها می شود.

هزینه این نوع بازاریابی چقدر است؟

عوامل مختلف و متعددی هستند که بر روی هزینه این نوع بازاریابی تاثیر می گذارند. برای این که بدانید که هزینه این کار تقریبا چقدر است؛ باید به سوالات زیر پاسخ دهید:

  • آیا یک کمپین بازاریابی درون گرا  دارید؟
  • چند نفر از اعضای تیم هستند که در این بخش با شما همکاری می کنند؟
  • آیا به دنبال سرویس های مشورتی هستید؟
  • آیا در نظر دارید که طرح های بازاریابی درون گرا  را به صورت خارج از برنامه انجام دهید؟
  • آیا نیاز دارید که از یک نرم افزار مخصوص جدید در زمینه بازاریابی استفاده کنید؟

هنگامی که شما اهداف خودتان را شناختید؛ منابع موجودتان را بررسی کردید و بررسی کردید که می خواهید دقیقا چکار کنید؛ می توانید یک تخمین بسیار دقیقی از هزینه ای که بازاریابی به این شیوه برای شما دارد را بدست آورید. برخی از مواردی که در این زمینه ممکن است برای شما هزینه داشته باشند؛ به قرار زیر می باشند:

هزینه مربوط به سرویس ها

هزینه مربوط به استفاده از یک نرم افزار برای تطبیق با شرایط جدید بازاریابی

هزینه مربوط به تولید محتوا با استفاده از منابع مختلف

هزینه طراحی کردن و توسعه دادن وب سایتتان

و غیره

هزینه هایی که در بالا مطرح شدند؛ اکثرا بستگی به این دارند که به چه سرویس هایی احتیاج دارید و همچنین بستگی به کیفیت تیمی که شما استخدام می کنید نیز دارند.

با استفاده از این شیوه بازاریابی چه زمانی انتظار داشته باشیم که نتیجه های مطلوب را ببینیم؟

همان طور که می دانید، به طور کلی بازاریابی فرآیندی است که نباید انتظار داشت که نتیجه های سریع و لحظه ای از آن گرفت! این کار کاری است که باید به صورت طولانی مدت انجام شود و شما نمی توانید انتظار داشته باشید که بلافاصله وقتی که این کار را شروع کردید نتیجه ای مطلوب بگیرید. این شیوه بازاریابی نیز از شیوه های دیگر بازاریابی مجزا نمی باشد و شما برای این که نتیجه مطلوبی بگیرید باید صبر کنید. البته با این که نمی توان گفت که دقیقا این میزان صبر کردن باید چقدر باشد؛ ولی می توان گفت که اکثر شرکت ها در یک شرایط کاملا معمولی می توانند انتظار داشته باشند که حداقل 90 روز بعد از این که استفاده از این شیوه را آغاز کردند؛ نتیجه های اولیه آن را ببینند.

البته همان طور که در گذشته بیان شد این نوع بازاریابی هم مانند شیوه های دیگر بازاریابی نیاز به تلاش و کار مدام دارد و در صورتی که شما بخواهید به اندازه کافی در این زمینه تلاش نکنید؛ اصلا به نتیجه مطلوبی نمی رسد. بهترین کاری که در زمینه این نوع بازاریابی می توان انجام داد این است که به خاطر داشته باشید که این نوع بازاریابی نیز مانند تمام انواع دیگر بازاریابی، یک دوی ماراتن است و شما تنها زمانی در این دوی ماراتن موفق می شوید که زمان زیادی را به دویدن اختصاص دهید. در صورتی که در ابتدا با تمام انرژی بدوید و ناگهان خسته شوید؛ بعد از این که مسیر کوتاهی را طی کردید؛ دیگر نمی توانید به کار ادامه دهید و دیگران می آیند و گوی سبقت را از شما می ربایند. بنابراین باید سعی کنید تا جایی که می توانید، به صورت پیوسته به انجام این کار ادامه دهید.

آیا این نوع بازاریابی در هر صنعتی موثر است؟

پاسخ این سوال بلی است! بله استفاده از این تکنیک بازاریابی را می توان برای هر صنعتی بکار برد. صنایع مختلف مانند صنایع مرتبط با تکنولوژی، صنایع مرتبط با آموزش، مسافرت و توریسم، صنایع مرتبط با موسسه های غیرانتفاعی و غیره همگی می توانند از این تکنیک به عنوان بازاریابی استفاده کنند.

این نوع بازاریابی در تمام صنایع مورد استفاده قرار می گیرد به این دلیل که شما در این تکنیک باید درک درستی از مخاطبین و مشتریانتان داشته باشید و همچنین بررسی کنید که آنها ترجیح می دهند که چگونه با شما در ارتباط باشند و تعامل داشته باشند و نقاط قوت و نقاط ضعف آنها چیست و چه چیزی آنها را از همه بیشتر آزار می دهد و چه چیزی آنها را خوشحال می کند و چه اهدافی دارند که می خواهند به آن برسند. همچنین از دیگر پارامترهایی که در این نوع بازاریابی بسیار مهم است،  توجه کردن به مسیری است که مشتری برای خرید طی می کند.

المان های اساسی بازاریابی درون گرا  کدامند؟

در بازاریابی درون گرا  پارامترهای زیاد و المان های اساسی زیادی وجود دارند که تمام آنها باید در جای خودشان جدی گرفته شوند. ولی می توان گفت در صورتی که بخواهید یک کمپین مناسب و موفق در این زمینه داشته باشید؛ باید به المان های زیر توجه کنید:

  • هدف های اصلی
  • شخصیتی که خریداران دارند
  • طرح کلی از مسیری که مشتریان برای خرید کردن طی می کنند
  • یک وبلاگ بایفیت که هر چند وقت یک بار و به صورت پیوسته به روزرسانی شود
  • یک وب سایت مناسب
  • CTA های مناسب
  • صفحه های مناسب در وب سایت ها و وبلاگ ها
  • صفحه های مربوط به سپاسگزاری
  • یک برنامه منسجم و مدون برای گزارش های کاری

تمام این المان ها المان هایی هستند که شما باید برای این که کار بازاریابی محتوایی را به شیوه موثری انجام دهید؛ باید درنظر داشته باشید.

|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2


نکاتی مهم در ارتباط با وبلاگ نویسی که هر تجارتی باید این نکات را بداند
چهار شنبه 18 تير 1399 ساعت 16:27 | بازدید : 218 | نویسنده : حامد محمودی | ( نظرات )

نکاتی مهم در ارتباط با وبلاگ نویسی که هر تجارتی باید این نکات را بداند

 

یکی از مهم ترین روش های بازاریابی در دنیای امروزه، استفاده از وبلاگ می باشد. شرکت هایی که برای خودشان وبلاگ دارند؛ نسبت به شرکت هایی که وبلاگ ندارند پیشرفت بسیار بیشتری می کنند و می توان انتظار داشت که به میزان سوددهی و درآمد بسیار بسیار بیشتری برسند. در این پست قصد داریم تا چند نکته را در ارتباط با بازاریابی با استفاده از وبلاگ و کارهایی که می توان برای افزایش کیفیت این نوع بازاریابی انجام داد ارایه کنیم.

"وبلاگ" را چگونه تعریف می کنند؟

وبلاگ در حقیقت بخشی از یک وب سایت است که آن را به صورت مداوم به روزرسانی می کنند. هر بار که شما یک پست جدیدی در این وبلاگ قرار می دهید (که این پست می تواند به صورت یک نوشته و متن و یا به صورت تصویر یا ویدیو و (در اکثر موارد) ترکیبی از یک یا چندتا از آنها باشد)، این پست در وبلاگ شما نشان داده می شود. استفاده کردن از وبلاگ یکی از بهترین روش ها برای به روزرسانی شده نگه داشتن مشتریان و آخرین اخبار را در اختیار آنها قرار دادن می باشد.

 آیا حقیقتا به وبلاگ برای بازاریابی نیاز داریم؟

پاسخ این سوال بله است. وبلاگ در حقیقت یکی از مهم ترین ابزارهایی است که شما می توانید از آن برای بازاریابی استفاده کنید. در حقیقت وبلاگ ها یکی از باارزش ترین ابزارهای بازاریابی می باشند. در ادامه به چند دلیل که شما باید حتما برای خودتان وبلاگ داشته باشید اشاره می کنیم:

  • وقتی که شما به عنوان یک شرکت و تجارت وبلاگ دارید؛ این وبلاگ به وب سایت شما کمک می کند تا رده بندی بالاتری را در میان رده بندی های وب سایت هایی که حاصل از جستجوی گوگل هستند داشته باشید. به عبارت دیگر در صورتی که شما وبلاگ داشته باشید؛ وب سایت شما از نظر SEO بهتر عمل می کند.
  • کاربران می توانند در وبلاگ شما ثبت نام کنند و این کار باعث می شود که شما بتوانید یک کانال ارتباطاتی قوی با آنها داشته باشید
  • بیشتر متونی که در پایان آنها گزینه هایی برای ثبت نام برای کاربران و بازدیدکنندگان وجود دارد، متونی هستند که در وبلاگ ها نوشته شده اند. (به عنوان مثال متونی که دعوت به عضویت و غیره می کنند)
  • هنگامی که شما وبلاگ خودتان را به صورت پیوسته به روزرسانی نمایید؛ وب سایتتان به نظر جذاب تر می رسد و کاربران و بازدیدکنندگان اعتماد بیشتری به وب سایتتان می کنند.
  • وبلاگ شما در حقیقت بخش کلیدی و اصلی وب سایت شماست به این دلیل که در آنجاست که شما نشان می دهید که وب سایتتان می تواند به کاربران و بازدیدکنندگان کمک کند و می تواند اطلاعاتی در اختیارشان قرار دهد و محتوای باکیفیت و کاربردی را برای آنها تولید کند.

چگونه بفهمیم درباره چه چیزهایی باید در وبلاگ بنویسیم؟

تقریبا هر چیزی که شما درباره آن چیز به صورت آنلاین مطالبی را بنویسید؛ باید با کلمات کلیدی همخوانی داشته باشد (یعنی کلمه و یا عبارتی که افرادی به هنگامی که می خواهند به دنبال چیزی در اینترنت بگردند؛ این کلمه و یا عبارت را جستجو می کنند)

برای این که برای کلمات کلیدی که مرتبط با کارتان است به جستجو بپردازید؛ روش های زیادی وجود دارد که فردی که در زمینه بهینه سازی موتورهای جستجوگر حرفه ای است باید این روش ها را به خوبی بلد باشد؛ خیلی قبل از این که بخواهد کار بازاریابی دیجیتالی را انجام بدهد.

هنگامی که وب سایت شما برای جستجو بهینه سازی شد، شما موقعیت های مختلف دیگری را خواهید داشت برای این که درک کنید که چگونه محتوایی با آن چیزی که مخاطبینتان می خواهند همخوانی دارد. به عنوان مثال، نرم افزار تحلیل داده ها به صورت پیوسته به شما نشان می دهد که کلمات کلیدی جذاب و غیرقابل انتظاری که کاربران برای جستجو و رسیدن به وب سایت شما از آنها استفاده می کنند؛ کدام هستند.

و همچنین با استفاده از نظرسنجی ها در زمینه شبکه های اجتماعی شما قادر خواهید بود تا از آنها بپرسید که چه می خواهند.

از کجا بفهمم که چگونه درباره این موضوعات مطلب بنویسم؟

اگر می خواهید داستان را به صورت ساده و مختصر بیان کنیم؛ باید بگوییم که بهترین روش انجام این کار، این است که در این زمینه تمرینات بیشتری داشته باشید. هرچقدر که در این زمینه بیشتر تمرین داشته باشید و تعداد پست های بیشتری را نوشته باشید؛ در این کار حرفه ای تر خواهید شد و می توانید تا پست های باکیفیت تری ایجاد کنید. البته باید این نکته را هم درنظر داشته باشید که برای این که کار بازاریابی آنلاین را باکیفیت انجام دهید؛ نیازی نیست که شما صرفا یک نویسنده قهار باشید! بلکه با همین تمرین های ساده هم می توانید این کار را انجام دهید. با این که محتوایی که شما می نویسید باید همیشه تجربه ای را که در این زمینه دارید بیان کند؛ ولی نیازی نیست که برای این که کاربران را به نوشته های خودتان جلب کنید؛ ارنست همینگوی باشید!!!

تنها کافی است تا یک متن مناسب بنویسید که نشان دهنده حسن نیست شما باشد و همچنین سعی کنید تا از این طریق با خواننده ارتباط برقرار کنید.

چگونه محتوای وبلاگمان را سازماندهی شده نگه داریم؟

یکی از مهم ترین نکته هایی که در زمینه وبلاگ نویسی باید به آن توجه داشته باشید این است که شما باید محتوایی را در این وبلاگ پست می کنید؛ به صورت سازمانده شده نگه دارید. تمام کاری که باید بکنید این است که برای این که اطمینان حاصل کنید که هرکدام از پست هایی که دراین وبلاگ قرار داده اید تنها شامل یک یا دو کلمه کلیدی است که بر روی آن تمرکز کنید؛ محتوای به اشتراک گذاری شده را به صورت سازماندهی شده حفظ کنید. اگر بخواهیم در سطح استراتژیکی صحبت کنیم؛ باید بگوییم که برای این کار نیاز به یک برنامه ریزی دقیق و قوی دارید.

شما باید برای سازماندهی شده نگه داشتن محتوایی که در وبلاگ پست می کنید؛ از یک تقویم ویرایشی (Editorial calendar) استفاده کنید. این کار به شما کمک می کند که زمان بندی و چگونگی تولید کردن محتوا را زیر نظر داشته باشید.

شما می توانید برای این کارتان یک جدول مشخص داشته باشید و در این جدول بررسی کنید که چه محتوایی را در چه زمانی قرار است در وبلاگتان بگذارید. این کار همچنین به شما کمک می کند تا از دور نگاهی به پست هایی که می گذارید داشته باشید و در نهایت بتوانید کیفیت پست های آینده خودتان را افزایش دهید.

یک نکته مهم در ارتباط با این برنامه این است که باید حتما سعی کنید که به صورت مرحله به مرحله با آن همسو شوید و پیش بروید.

بازاریابی محتوایی به طور کلی چه اثری بر روی تصویر کلی تجارت ما دارد؟

بازاریابی محتوایی برای تجارت شما دارای مزیت های مختلفی است از جمله آنها می توان به مزیت های زیر اشاره کرد:

  • باعث می شود که هوشیاری برند شما افزایش پیدا کند (به این صورت که بازاریابی محتوایی منجر می شود که مشتریان ارزش کار شما را بیشتر درک کنند)
  • در بازاریابی محتوایی، وقتی که شما محتوای اطلاعاتی که منجر به اطلاع رسانی می شود را به اشتراک می گذارید؛ این کار باعث می شود که میزان اعتماد در میان مشتریان افزایش پیدا کند.
  • باعث می شود که میزان محبوبیت شرکت شما در میان مصرف کنندگان و مشتریان و مخاطبین افزایش پیدا کند
  • باعث می شود که  سفری که مشتریان برای خرید کردن طی می کنند (که اصطلاحا به آن سفر مشتریان ((Buyer's Journey گفته می شود)  راحت تر طی شود و آنها در این مسیر مشکلات کمتری داشته باشند
  • باعث می شود که میزان وفاداری مشتریان به شرکت شما و برندتان افزایش پیدا کند و علاوه بر این باعث می شود که مشتریان جدیدی نیز به شما اضافه گردند.

چگونه میزان کارآمدی بازاریابی محتوایی را اندازه گیری کنیم؟

در پاسخ به این سوال باید گفت که این بسته به اهدافی است که شما برای استراتژی بازاریابی خودتان قرار می دهید. همچنین بستگی به این دارد که چه ابعادی از استراتژیتان را نیاز به اندازه گیری کردن دارید. به عنوان مثال، در صورتی که شما در همان ابتدا بر روی افزایش دادن میزان ترافیک وب سایت خودتان تمرکز کرده باشید؛ معیارهای شما باید با حوزه هایی مانند ایجاد ترافیک عادی، برگرداندن ترافیک های از دست رفته، حفظ کردن ترافیک، رده بندی های کلمات کلیدی و غیره همخوانی داشته باشند.

شما باید همیشه هرکدام از این استراتژی های مربوط به بازاریابی محتوایی را با تعریف کردن مفهوم موفقیت در آن حوزه شروع کنید. چون در صورتی که موفقیتی برای خودتان تعیین نکنید؛ نمی دانید باید چکار کنید. هنگامی که دانستید که دقیقا می خواهید چه چیزی را بدست آورید؛ در آن صورت می توانید مشخص کنید که برای رسیدن به این اهداف نیاز دارید تا چه اقداماتی را انجام دهید و همچنین به راحتی می توانید شاخص های عملکردیتان را که قرار است میزان عملکردتان را بر این اساس اندازه گیری کنید هم مشخص کنید.

|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


سه پارامتر مهم و تاثیرگذار در تحلیل اطلاعات مربوط به کاربران در بازاریابی با استفاده از ایمیل
سه شنبه 17 تير 1399 ساعت 15:24 | بازدید : 213 | نویسنده : حامد محمودی | ( نظرات )

 

سه پارامتر مهم و تاثیرگذار در تحلیل اطلاعات مربوط به کاربران در بازاریابی با استفاده از ایمیل

 

تحلیل کردن اطلاعات مربوط به کاربران یکی از مهم ترین نکته هایی است که هر فردی که می خواهد در زمینه بازاریابی کار کند باید به این نکته توجه داشته باشد. در صورتی که داده های مختلف را مورد تحلیل قرار ندهید؛ بدانید که حتما یک جای کار شما می لنگد. در صورتی که شما ندانید که چه تعدادی از افراد از کار شما راضی هستند و چه تعدادی از افراد هستند که دوست دارند تا فرآورده های متفاوت دیگری را که شما تولید کرده اید ببینند و چه تعدادی از افراد هستند که علاقه ای به کار شما ندارند (و چرا؟) می توانید دید وسیع تری نسبت به کارتان داشته باشید و در نهایت می توانید شانس و احتمال موفقیت خودتان را بالاتر ببرید. اما درصورتی که چنین اطلاعاتی نداشته باشید؛ از کجا می فهمید که در کجای کار قرار دارید؟ از کجا می فهمید که باید چکار کنید تا تعداد مخاطبین بیشتری کار شما را قبول کنند؟

این روزها شیوه های زیادی برای بازاریابی وجود دارند که شرکت های مختلف در سراسر دنیا از این شیوه ها استفاده می کنند تا از رقبای خودشان پیشی بگیرند. به نظر می رسد که انواع مختلف بازاریابی که شامل بازاریابی با استفاده از شبکه های اجتماعی و بازاریابی با استفاده از وبلاگ و غیره می شود؛ دیگر جایی برای بازاریابی با استفاده از ایمیل (Email marketing) نگذاشته است. اما حقیقت این است که بازاریابی با استفاده از ایمیل شیوه ای است که هنوز هم کاربردهای فراوانی دارد و بسیاری از شرکت ها برای این که بازاریابی خوبی داشته باشند از این شیوه استفاده می کنند و از آن جایی که در بازاریابی یکی از مهم ترین عوامل تحلیل کردن، داده های  مربوط به کاربران و واکنش های آنها می باشد؛ بازاریابی با استفاده از ایمیل نیز از این قائده مستثنی نمی باشد و در بازاریابی با استفاده از ایمیل نیز پارامتر توجه کردن به آمارها و ارقام مربوط به کاربران یکی از مهم ترین نکته ها برای شناخت هرچه بیشتر کار و ارتقای کیفیت بازاریابی می باشد. بنابراین مانند هر روش بازاریابی دیگری، بازاریابان برای این که کیفیت کار خود را ارتقا دهند؛ باید به پارامتر آمارها و اطلاعاتی که مرتبط با میزان تعاملات کابران با آنها می باشند به عنوان یکی از مهم ترین نکته ها و عوامل موثر در رونق بخشیدن به کار بازاریابی توجه کنند. در این پست قصد داریم 3 نمونه از پارامترهایی که بازاریابان با استفاده از ایمیل بازاریابی می نمایند معرفی کنیم:

سه عامل مهم در تحلیل اطلاعات در بازاریابی با استفاده از ایمیل:

سه تا از مهم ترین پارامترهایی که به هنگام بازاریابی با استفاده از ایمیل برای تحلیل کردن اطلاعات باید به آن توجه کنید شامل موارد زیر می باشند

  1. میزان افرادی که ایمیل شما را باز می کنند (Open rate)
  2. میزان افرادی که در بخش های مختلف ایمیل کلیک می کنند (CTR)
  3. میزان افرادی که گزینه لغو عضویت را در ایمیل شما انتخاب می کنند (Unsubscriber)

اکنون به بررسی هرکدام از این سه مورد به صورت جداگانه می پردازیم:

1) تعداد افرادی که ایمیل شما را باز می کنند مشخص کننده تعداد افرادی است که دوست دارند تا ایمیل شما را بخوانند.

بنابراین هنگامی که شما به آمار و ارقام مربوط به این افراد نگاه می کنید، معمولا می توانید تشخیص دهید که ارتباطی را که با مشتریان برقرار کرده بودید تا چه اندازه ای به نفع شما بوده است. حالت ایده آل این موضوع این است که درصد بالایی از کاربران اینترنتی از دیدن ایمیل های شما هیجان زده شوند و سعی کنند تا ایمیل های شما را به سرعت باز کنند. در صورتی که این پارامتر برای شما پایین باشد، می توانید این گونه نتیجه گیری کنید که شما تعداد زیادی از ثبت نام کنندگان را دارید که نسبت به کار شما بی میل هستند و علاقه ای ندارند. بنابراین در این صورت باید برای این که کیفیت کارتان را ارتقا دهید؛ سخت تر از گذشته تلاش کنید و سعی کنید تا انتظاراتی را که آنها ممکن است داشته باشند را تا جایی که می توانید برآورده کنید.

2) پارامتر بعدی، پارامتر CTR یا (click-through rate) می باشد. این پارامتر نشان می دهد که چند نفر از کاربران بر روی یک لینکی در ایمیل شما (البته در صورتی که لینکی وجود داشته باشد) کلیک کرده اند.

در صورتی که این پارامتر برای شما پایین باشد؛ این موضوع بدان معنی است که پیام های شما به اندازه کافی جذاب نبوده اند که این کاربران را تشویق کنند تا بر روی لینک هایی که شما در ایمیل هایتان قرار داده اید کلیک کنند. بنابراین شما باید حتما کاری کنید که کیفیت پیام هایی که برای آنها می فرستید بالاتر برود و همچنین باید محتوایی را که می خواهید در اختیار آنها قرار دهید به گونه ای جذاب تولید کنید که آنها بتوانند تشویق شوند که از پیام های شما استفاده کنند.

میزان افرادی که بر روی لینک های موجود در ایمیل شما کلیک می کنند نشان دهنده میزان افرادی است که دوست دارند تا درباره شما و کاری که انجام می دهید بیشتر بدانند. بنابراین می توانید به این پارامتر به عنوان یکی از پارامترهای بسیار موثر در کارتان نگاه کنید.

در صورتی که این پارامتر برای شما بالا باشد به این معنی است که شما توانسته اید محتوای باکیفیتی را برای کاربران تولید کنید به گونه ای که آنها جذب شما شده اند و سعی می کنند تا بر روی لینک هایی که در ایمیل شما موجود است کلیک کنند تا مطالب بیشتری را در این رابطه بدست بیاورند.

3) آخرین پارامتر، پارامتر میزان ثبت نام کنندگانی که ثبت نام خودشان را لغو می کنند می باشد.

این پارامتر نشان دهنده این است که چه تعدادی از افرادی که ثبت نام کرده اند و ایمیل های شما برایشان می آید؛ بر روی گزینه "لغو عضویت" که در پایین ایمیل شما قرار دارد کلیک کرده اند و دیگر تمایلی ندارند تا برایشان ایمیل هایی فرستاده شود. در صورتی که این پارامتر برای شما پایین باشد این موضوع یک دلیل کاملا آشکار و روشن دارد و آن هم این است که شما به خوبی توانسته اید از پس مهم ترین کاری که به طور کلی هدف شما از بازاریابی با استفاده از ایمیل می باشد (یعنی ایجاد کردن ارزش برای کاربران) برآمده اید و توانسته اید تا برای آنها ارزش ایجاد کنید و توانسته اید محتوای خوبی را برای آنها فراهم کرده باشید که مایل هستند تا دوباره و دوباره ایمیل های مرتبط با آن را دریافت کنند. اما در صورتی که این پارامتر برای شما بالا باشد؛ این موضوع نشان دهنده این است که شما در انجام این کار موفق نبوده اید و محتوایی که برای آنها می فرستید به گونه ای است که باعث می شود که آنها از کار خواندن خسته شوند و سعی کنند عضویت خودشان را لغو کنند. در این صورت است که شما دچار یک مشکل بسیار بسیار جدی شده اید و اساس کار شما ایراد دارد و باید یک کار جدی برای حل کردن این مشکل بکنید!

در این صورت گزینه های زیادی پیش روی شما می باشد. به عنوان مثال، باید بررسی کنید که این افراد معمولا چه هنگامی لغو عضویت را انجام می دهند؟ در صورتی که آنها بعد از دریافت کردن یک ایمیل خاص این کار را انجام می دهند، شما باید بر روی محتوایی که آن ایمیل خاص دارد کار کنید و سعی کنید این محتوا را تغییر دهید. یا به عنوان مثال در صورتی که آنها بعد از پیام های مخصوص بازاریابی یک فرآورده خاصی این کار را انجام می دهند؛ سعی کنید تا شیوه ارایه کردن بازاریابی مربوط به فرآورده های مورد نظر را عوض کنید. همچنین در صورتی که تعداد افرادی که از همان ابتدا گزینه لغو عضویت را انتخاب می کنند؛ بنابراین شما باید به فکر یک تغییر اساسی برای کل بخش CTA خودتان باشید تا یک هماهنگی با آنچه را که برایشان می فرستید پیدا کند.

نتیجه گیری

توجه کردن به داده هایی که نشان دهنده میزان تعاملات مشتریان با شما می باشد یکی از مهم ترین موضوعاتی است که شما به عنوان یک بازاریاب (چه بازاریابی ایمیلی را انجام دهید و چه بازاریابی با استفاده از شبکه های اجتماعی و یا هر شیوه دیگری از بازاریابی!) باید به آن توجه داشته باشید. همان طور که در بالا اشاره شد؛ تحلیل داده هایی که مربوط به چگونگی تعاملات کاربران با ایمیل های شما می باشد با بررسی کردن سه پارامتر کلیدی انجام می شود که شما برای این که درک درستی از کار داشته باشید و این تحلیل ها را به خوبی انجام دهید باید هرسه تای این پارامترها را مورد بررسی قرار دهید و به همه این پارامتر توجه لازم را بکنید. این داده ها به شما یک دیدگاه کاملا مشخص می دهند که بدانید که کدامیک از این کارها را درست انجام می دهید و کدامیک را اشتباه انجام می دهید و غیره. ولی البته باید این نکته را هم درنظر داشته باشید که کلیدی ترین و مهم ترین کاری که شما می توانید در این زمینه انجام دهید این است: "به این داده ها توجه کنید!"

|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2


بازاریابی با استفاده از ایمیل
سه شنبه 17 تير 1399 ساعت 12:56 | بازدید : 245 | نویسنده : حامد محمودی | ( نظرات )

 

بازاریابی با استفاده از ایمیل

 

تکنیک ها و شیوه های جدیدی که برای تبلیغات ابداع شده است؛ چهره بازاریابی را برای همیشه تغییر داده است. این روزها با انواع مختلفی از بازاریابی روبرو می شویم: بازاریابی با استفاده از وبلاگ، بازاریابی با استفاده از توییتر، بازاریابی با استفاده از اینستاگرام و غیره. همچنین با افزایش استفاده از ویدیو، هوش مصنوعی، تکنولوژی حقیقت مجازی و چت بوت ها، برخی اوقات به نظر می رسد که دیگر بازاریابی با استفاده از ایمیل (email marketing) خریداری ندارد. بنابراین در این جا سوال مهمی که به ذهنمان می رسد این است که:

آیا بازاریابی با استفاده از ایمیل حقیقتا مرده است؟

پاسخ این سوال این است: اگر فکر می کنید که بازاریابی با استفاده از ایمیل مرده است؛ سخت در اشتباهید! در حقیقت در این حالت شما یکی از شاخص های حقیقتا مفید را که می تواند منجر به رونق تجارتتان شود از دست می دهید! حقیقت این است که بازاریابی با استفاده از ایمیل امروزه نیز در حال پیشرفت می باشد. و شاید بتوان گفت که حتی یکی از بهترین استراتژی ها برای تجارت شما باشد!!!

اثبات؟

بر اساس تحقیقات و نظرسنجی هایی که در این زمینه انجام گرفته است، بازاریابی با استفاده از ایمیل هنوز هم یکی از موثرترین شیوه ها برای بازاریابی می باشد که در برخی از موارد محبوبیت آن به اندازه محبوبیت استفاده از شبکه های مجازی هم هست!

ولی چرا بازاریابی با استفاده از ایمیل همچنان محبوب است؟

 چرا با این که در دهه اخیر تکنولوژی های فوق العاده ای تولید شده اند که می توانند به بازاریابان کنک کنند؛ هنوز هم باید یک تکنولوژی که یک دهه قدمت دارد یکی از موثرترین شیوه های بازاریابی باشد؟

حقیقت امر این است که مردم از ایمیل نسبت به بیشتر پلتفرم ها بیشتر استفاده می کنند. بنابراین بازاریابی با استفاده از ایمیل هم می تواند یک روش موثر برای انجام این کار باشد.

داده هایی که مربوط به تحقیقات انجام گرفته در این زمینه بوده اند نشان دادند که حدودا 85 درصد از افراد بالغی که از اینترنت استفاده می کنند؛ از ایمیل هم استفاده می کنند. این در حالی است که 70 درصد افرادی که از اینترنت استفاده می کنند از موتورهای جستجوگر استفاده می کنند و 63 درصد از افرادی که از اینترنت استفاده می کنند از شبکه های مجازی نیز استفاده می کنند! به این معنی که افرادی که از ایمیل استفاده می کنند نسبت به افرادی که از موتورهای جستجوگر استفاده می کنند 15 درصد و نسبت به افرادی که از شبکه های اجتماعی استفاده می کنند 22 درصد بیشتر هستند! به همین دلیل است که ساختن یک کمپین موفق بازاریابی با استفاده از ایمیل برای کارآفرینان موضوع مهمی است که باید به آن توجه کنند. ولی متاسفانه مشکل اینجاست که اکثر مردم نمی دانند که چگونه باید این کار را انجام دهند!

یکی از مهم ترین نکته هایی که باید در این رابطه درنظر داشته باشید این است: وقتی که ایمیلی را به آنها می فرستید؛ شما در حقیقت مهمان بخش صندوق ورودی ها یا همان اینباکس (Inbox) آنها هستید! اینباکس این افراد پر است از تبلیغات مختلف و ایمیل های جذاب و غیره. بنابراین ممکن است فکر کنید که ایمیل شما جذاب باشد اما ممکن است به دلیل این که اینباکس این افراد پر است از ایمیل های مشابه شما؛ ممکن است به نظر آنها این ایمیل یک ایمیل کاملا معمولی و نرمال باشد. به همین دلیل است که خیلی مهم است که درک کنید که کجا هستید و سعی کنید برای تولید ایمیل تبلیغاتی خود، از المان های خوبی استفاده کنید تا هرچقدر که می توانید این ایمیل را جذاب تر تولید کنید.

رفتن به اینباکس یک فرد دقیقا مانند این است که به خانه این فرد مهمان شده باشید (به عنوان مثال برای شام). در صورتی که آنها از شما خواستند که کفش هایتان را درآورید؛ شما باید با احترام، این کار را انجام دهید. در کار بازاریابی با استفاده از ایمیل هم داستان به همین منوال است و شما باید تمام آداب و رسوم رفتن به اینباکس آنها را رعایت کنید:

شما در اینباکس کاربران میهمان هستید!

قبل از هر چیز این نکته را بدانید که شما در اینباکس کاربران میهمان هستید! البته باید بدانید که هیچ کمپین ایمیلی بدون اجازه گرفتن شروع به کار نمی کند. بنابراین اولین کاری که می کنید این است که بر روی این موضوع تمرکز کنید. روش های زیادی وجود دارد که شما می توانید با استفاده از این روش ها این کار را انجام دهید. برخی از افرد ترجیح می دهند که بخشی از امتیازات را به صورت رایگان در اختیار مشتریان قرار بدهند و یا این که یک فرآورده جدید به آنها پیشنهاد کنند و غیره. به عنوان مثال، ممکن است برخی از شرکت ها به هواداران پیشنهاد ارایه اخبار روزانه را بدهند.

 این که چگونه بخواهید این کار را انجام دهید؛ بستگی به خودتان دارد و بنابراین نمی توان گفت که کدام روش برای شما بهتر است. اما می توان گفت که مهم است که این کار را با کمال دقت و کیفیت انجام دهید. در این مرحله شما باید به صورت دقیق به آنها بفهمانید که هدف شرکتتان چیست و چکار می کنید و کاری کنید که مردم دوست داشته باشند که این ایمیل ها را دریافت کنند.

در صورتی که شما از آنها ایمیل بخواهید؛ این که صرفا در یک جای خالی بنویسید: "ایمیلتان را وارد کنید تا اخبار به صورت روزانه برایتان فرستاده شود" کار درستی نیست. این کار باعث می شود که کسی علاقه مند نشود. به جای آن، باید سعی کنید آن بخش را به گونه ای طراحی کنید که بازدیدکنندگان به آن علاقه نشان دهند و دوست داشته باشند که ثبت نام کنند. به عنوان مثال، می توانید از تکنیک های زیر استفاده کنید:

  • ارایه سری ایمیل ها
  • ارایه دانلودهای رایگان
  • ارایه کتاب های الکترونیکی رایگان
  • ارایه لیست اخبار و فرآورده هایی که به تازگی تولید شده اند

و غیره.

در این زمینه کار شما باید به گونه ای باشد که برای افرادی که می خواهند ثبت نام کنند؛ جذاب باشد و به گونه ای باشد که آنها تشویق شوند که ایمیل خودشان را وارد کنند.

برای این که بازاریابی با استفاده از ایمیل را به شیوه باکیفیتی انجام دهید؛ باید محتوای مناسب ایجاد کنید

بازاریابی با ایمیل، تماما در ارتباط با برآورده کردن نیازهای مشتریان است. بنابراین شما باید کاری کنید که محتوای باکیفیتی را به آنها ارایه کنید که انتظاراتی که دارند برآورده شود. در صورتی که CTA شما قوی باشد؛ بدانید که تعداد افرادی که از این طریق خواهند توانست مشتری شما شوند بیشتر و بیشتر می شوند. بنابراین شما می توانید به ادامه کار امیدوار باشید. البته فراموش نکنید که باید دقیقا به همان وعده هایی که داده اید عمل کنید. به عنوان مثال در صورتی که شما به مشتریان قول دهید که به صورت هفتگی برای آنها ایمیل بفرستید؛ و به جای آن ایمیل ها را به صورت روزانه برای آنها بفرستید؛ با این که بهتر از آن چه که پیشنهاد داده بودید عمل کرده اید؛ ولی با این وجود خودتان را در معرض شکست قرار داده اید و البته برعکس این مطلب هم درست است و در صورتی که شما قول داده باشید که به صورت روزانه برای آنها ایمیل بفرستید و نتوانید این کار را انجام بدهید؛ آنها را ناراحت می کنید و در نهایت احتمال این که آنها مشتریان شما شوند کم می شود. ایمیل هایی که به عنوان اولین ایمیل ها برای آنها می فرستید و وعده هایی که در این ایمیل ها می دهید یکی از مهم ترین عوامل موفقیت شما در تلاش های مرتبط با بازاریابی با ایمیل است.

به عنوان مثال، در صورتی که می خواهید یک ایمیل خوش آمدگویی بفرستید؛ باید اساس کار را در این ایمیل به آنها توضیح دهید و به آنها بگویید که باید به هنگام همکاری با شما چه انتظاراتی داشته باشند در غیر این صورت کارتان با مشکل مواجه می شود.

از هر سیستم سرویس های ایمیلی که استفاده کنید؛ به شما این گزینه تولید دنباله های پاسخ خودکار (Autoresponder) را می دهد و بنابراین خیلی مهم است که از این ویژگی استفاده کنید. ایمیلی که در دنبال این ایمیل فرستاده می شود باید به سرعت به عنوان روشی برای معرفی خودتان و دادن توضیحاتی درباره جزئیات برنامه ریزی هایی که دارید مورد استفاده قرار بگیرد. در این زمینه بهتر است که جزئیات بهتر و بیشتری را بفرستید و بهتر است از نوشتن خلاصه و حذف کردن برخی از توضیحات خودداری کنید. البته در صورتی که می توانید ایمیل را به این شیوه بنویسید که جزئیات آن کم نشود و در عین حال حالت خلاصه داشته باشد؛ کار برای شما خیلی بهتر هم می شود!

در صورتی که شما شرکتی هستید که می خواهید کار فروش را در ابعاد وسیع انجام دهید؛ سعی کنید تا خودتان را به جای خریدارها قرار دهید و سعی کنید کاری کنید که آنها احساس رضایت داشته باشند. شما وقتی خودتان را به جای این افراد قرار می دهید خواهید دانست که آنها چه می خواهند و چه انتظاراتی دارند بنابراین می توانید راحت تر از گذشته انتظاراتشان را برآورده کنید. شما باید از خودتان بپرسید که آیا انتظاراتی که آنها از شما دارند با کارهایی که شما برای آنها می کنید هماهنگ می باشد یا خیر. در صورتی که چنین بود، سعی کنید ببینید که کدام دسته از مشتریانتان از مشتریان دیگر به کارهای شما علاقه نشان می دهند.

احتیاجاتی که مشتریان شما ممکن است داشته باشند؛ از تجارت تا تجارت و از صنعت تا صنعت متفاوت است. ممکن است شما مشتریانی داشته باشید که مربوط به یک صنعت خاص باشند و احتیاجات خاصی داشته باشند که هیچ شباهتی با احتیاجاتی که گروه دیگر مشتریان از شما دارند نداشته باشد. در این زمینه هیچ قانون سفت و سخت و یا دقیقی وجود ندارد که به شما نشان دهد که چگونه باید با موضوع احتیاجات مشتریان برخورد کنید. تنها باید این یک نکته را به یاد بیاورید که "به احتیاجاتی که مشتریان دارند؛ توجه خاصی بکنید!"

تفاوت محتوای خوب و محتوای بد در بازاریابی با استفاده از ایمیل چیست؟

همان طور که در بالا اشاره شد؛ یکی از نکته های مهمی که در بازاریابی ایمیلی باید به آن توجه کرد این است که باید محتوای خوب به مشتریان ارایه دهید. ولی مفهوم  محتوای "خوب" یا به بیان بهتر "محتوای باکیفیت" چیست؟ وقتی می گوییم که در بازاریابی با استفاده از ایمیل کیفیت محتوا اهمیت دارد؛ منظورمان چیست؟

یکی از مهم ترین و کلیدی ترین نشانه های یک محتوای "بد" این است که مشتری اصلا به خاطر نمی آورد که درخواست کرده باشد که برایش ایمیلی فرستاده شده باشد! و البته عکس این موضوع نیز حقیقت دارد. به این معنی که وقتی یک محتوایی باکیفیت باشد؛ مشتریان به خوبی به یاد خواهند آورد که این محتوا را خوانده اند و تایید کرده اند که برایشان ایمیل هایی فرستاده شود. معمولا این به خاطر نیاوردن ها توسط مشتریان به این دلیل ایجاد می شود که یک تجارت نمی تواند سیستم معمولی و نظم همیشگی فرستادن ایمیل هایش را حفظ کند و یا این که از شکل نادرستی برای ارایه دادن تبلیغات استفاده می کند و غیره. بنابراین شما باید همیشه اطمینان حاصل کنید که مشتریان شما را به خاطر خواهند آورد. بهترین روش انجام این کار این است که کاری کنید که تعداد ایمیل هایی را که می فرستید بیشتر کنید (البته نه خیلی زیاد که باعث ایجاد مزاحمت برای مشتریان شود و آنها را حذف کنند!) به عنوان مثال می توانید این ایمیل ها را به میزان یک بار در ماه برای آنها بفرستید (حداقل) و یا این که در صورتی که می توانید؛ این کار را هفته ای یک بار انجام دهید (هفته ای یک بار به حالت ایده آل نزدیک تر است!) یکی از مهم ترین بخش های دیگری که باید در زمینه محتوای ایمیل ها به آن توجه کنید این است که باید یک تعادل مناسبی را میان پیام رسانی ها و به روزرسانی هایی که می فرستید برقرار کنید. به عنوان مثال، ایمیل ها ممکن است شامل یک لیستی از تصاویر مربوط به فرآورده ها و به روزرسانی های مربوط به آنها باشند. شما باید سعی کنید تا این ایمیل ها را با ایمیل های دوستانه و شخصی که هدفشان جلب اعتماد مشتریان است ترکیب کنید.

به طور کلی به هنگامی که با استفاده از ایمیل به بازاریابی می پردازید؛ باید سعی کنید کاری کنید که محتوایی که تولید می کنید جنبه برقراری ارتباط با مخاطبین هم برای شما داشته باشد و صرفا این گونه نباشد که بخواهید یک چیزی را تبلیغ کنید و سود و منفعت سیاسی آن را درنظر بگیرید.

نکته هایی درباره استفاده از سیستم های خودکار پاسخ دهنده

در صورتی که تازه استفاده از بازاریابی به شیوه ایمیل را شروع کرده اید؛ به احتمال زیاد برای این کار انگیزه زیادی دارید و احتمالا برای این که شخصا به هرکدام از این ثبت نام کنندگان پاسخ دهید؛ وقت می گذارید. اما در صورتی که هر روز تعداد افرادی که به عنوان ثبت نام کننده برای شما زیادتر شوند؛ ادامه دادن برای انجام این کار تقریبا غیرممکن خواهد بود و ممکن نیست که بتوانید این کار را ادامه دهید به این دلیل که شما کمپین های پیچیده تر و پیچیده تری را خواهید داشت که این که بتوانید برای هرکدام از این کمپین ها خودتان به صورت شخصی به ثبت نام کنندگان ایمل بفرستید غیرممکن است.  ولی سوال اینجاست که شرکت هایی که بسیار معروف هستند و برای کارهایشان از بازاریابی با استفاده از ایمیل استفاده می کنند چگونه چنین کاری را انجام می دهند؟

رمز کار آنها، پاسخ دهنده های اتوماتیک (Autoresponder) می باشد.  آنها مسلما نمی توانند خودشان به صورت شخصی پاسخ ایمیل هایی را که از طرف تمام این ثبت نام کنندگان دریافت می کنند بدهند بنابراین برای این کار از سیستم خودکار پاسخ دهنده استفاده می کنند. آنها به صورت اتوماتیک ایمیل هایی را می فرستند که دقیقا باید به مشتریان مورد نظر فرستاده شود. وقتی که تمام ایمیل ها برای فرستادن حاضر شدند؛ دیگر نیازی نیست که یک نفر بنشیند و در ایمیلش برود و تمام ایمیل ها را برای این افراد بفرستد! اکثر مواقع، شرکت ها برای این کار (یعنی تحویل ایمیل ها به شیوه خودکار) از یک "سری ایمیل ها" (که ممکن است مدت زمان آنها از چند روز تا چند ماه متغیر باشد) استفاده می کنند. این "سری ایمیل ها" با مدت محدود به صورت اتوماتیک برای افرادی که ثبت نام کرده اند؛ ایمیل های مربوطه را می فرستد. به این شیوه شما می توانید با خیال راحت و بدون داشتن هیچ گونه دغدغه ای برای کار، اطمینان حاصل کنید که هر زمانی که یک فرآورده و یا محصول جدید را اعلام کنید؛ به راحتی ثبت نام کنندگان می توانند با شما در ارتباط باشند.

|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2


چطور یک بیزینس پلن برای مهاجرت بنویسیم؟
شنبه 14 تير 1399 ساعت 10:53 | بازدید : 223 | نویسنده : حامد محمودی | ( نظرات )

چطور یک بیزینس پلن برای مهاجرت بنویسیم؟

چالش‌هایی که مهاجران هنگام تلاش برای راه اندازی یک تجارت کوچک با آن روبرو هستند بسیار متنوع است. البته تفاوت‌های فرهنگی، عدم وجود شبکه‌های حمایتی، عدم توانایی در گرفتن وام بانکی و چالش در انتخاب شغلی مناسب در عرصه بین المللی، همگی مشکلات زیادی را به دنبال دارند. اما چالش شماره یک ممکن است عدم برنامه ریزی مناسب برنامه کسب و کار باشد.

بیزینس پلن که به عنوان ابزاری اساسی برای کارآفرینی در نظر گرفته می شود، می‌تواند به معنای واقعی کلمه کسب و کار یک نفر را متحول ساخته یا آن را نابود سازد.

نحوه نوشتن بیزینس پلن برای مهاجرت

قالب اصلی برای نوشتن بیزینس پلن مشابه است  که شامل بیانیه چشم انداز، یک مأموریت، یک برنامه مالی، یک برنامه بازاریابی و موارد دیگر. شما می‌توانید برای نوشتن بیزینس پلن قالب‌هایی را با سؤالات آسان برای پاسخ به صورت آنلاین پیدا کنید که این امکان را می دهد تا خلاها را پر کنید. اما آیا واقعاً ساده است؟ اگر چنین است، چرا برخی از برنامه‌های تجاری منجر به موفقیت می‌شوند، در حالی که برخی دیگر نه؟ در ادامه مروری بر عناصر اصلی بیزینس پلن عالی ارائه می شود.

چشم انداز و رسالت

نوشتن بیانیه چشم انداز و ماموریت بخش آسان یک بیزینس پلن است. بیانیه چشم انداز در اصل این است که چگونه می‌توان برای مثال در پنج سال آینده پیشرفت داشت. در تعریف چشم انداز، به همه رویاها، اهداف و شغل خود فکر کنید. با فرض افتتاح یک فروشگاه، باید تمامی اطلاعات را در این ارتباط وارد کنید تا اینکه مشکلی در آینده به وجود نیاید.

در نوشتن بیزینس پلن ماموریت به این معناست که با هدف شرکت آشنا شده و نحوه عملکرد آن را چگونه می بینید. هدف شما در رابطه با یک فروشگاه می‌تواند اینطور باشد "کلیه محصولات ما تضمین شده است، کارکنان ما دارای بالاترین توانایی کاری هستند و در شهر به عنوان بهترین مکان برای انجام بهترین خدمات و کالاها شناخته شده‌ایم." مأموریت شما باید واضح، معنادار از نظر اجتماعی و قابل اندازه گیری باشد.

امور مالی

در هنگام نوشتن بیزینس پلن باید برنامه مالی که شامل بودجه استارتاپی است توجه شود. برنامه مالی مشخص می‌کند برای گشایش درهای شغلی به چه میزان پول نیاز خواهد بود. این مورد به طور معمول شامل امکانات، تجهیزات، مواد و لوازم مورد نیاز در ابتدا می باشد. هنگامی که می‌دانید که چقدر به راه اندازی شرکت خود نیاز دارید، تنها کاری که باید انجام دهید محاسبه پول مورد نیاز برای فعالیت تجاری خود با سود است.

اکنون باید پیش بینی جریان پول را انجام دهید. با استفاده از یک صفحه گسترده، باید بیانیه درآمد / هزینه ایجاد کنید که درآمدها و هزینه‌ها را نشان می دهد. با استفاده از یک صفحه گسترده اکسل، می توانید به سرعت تغییرات جزئی در هزینه‌ها و درآمدها ایجاد کرده و فوراً مشاهده کنید که چگونه تحت تأثیر قرار می‌گیرد. اگر به دنبال وام بانکی هستید، مرتب نگه داشتن حساب‌ها مهم است، اما بانک‌ها خواهان مشاهده برنامه شما برای بازاریابی و ایجاد مشاغل هستند.

بازار هدف

بعنوان یک برنامه افزودنی در نوشتن بیزینس پلن، تعیین این که چه نقشی در بازاریابی دارید، بسیار مهم است. این قسمت بر جنبه جمعیتی استوار است. آمار جمعیتی نوعی داده است که برای تعیین خریدار محصول مورد استفاده قرار می گیرد. این آمار معمولاً مبتنی بر سن، نژاد، جنسیت، وضعیت اشتغال، موقعیت مکانی و غیره است.

روانشناسی در تعیین مشتری هدف حائز اهمیت است. روانشناسی در واقع نگرش مشتری، شخصیت، علایق، فعالیت‌ها و نظرات است. ترکیب این دو باعث می شود تا مشتری راحت تر شناسایی شده و فروش آسانتر شود. در تعیین بازار هدف بهتر است از مشاوره بیزینس پلن کمک بگیرید.

تجزیه و تحلیل فعالیت تجاری

قبل از شروع هر کاری در حوزه کسب و کار و تقاضا برای پناهندگی و مهاجرت، تجزیه و تحلیل مدل کسب و کار از تمامی جهات ایده خوبی است زیرا می‌توانید بیزینس پلن خود را بنویسید. برای کمک به این وضعیت، یکی از اولین کارهایی که می‌توانید انجام دهید ایجاد یک تجزیه و تحلیل SWOT است. در یک صفحه کلمات را بنویسید: نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید. سپس، زیر هر کدام، آنچه را که احساس می‌کنید برای شما و تجارت شما مهم است یادداشت کنید. نقاط قوت و ضعف درونی بوده و به خودتان مربوط می شوند.

در روند نوشتن بیزینس پلن بهتر است تا از نقاط قوت شخصی خود آگاه باشید، اما مهمتر از این، شناخت نقاط ضعف است چون این کار به شما اجازه می دهد تا تمامی مسائلی را که به ارتقای کسب و کار شما کمک کند شناسایی کنید. مثال خوب در این مورد، ضعف در عدم توانایی فروش است. برای کاهش این مسئله به عنوان یک ضعف، می‌توانید استخدام یک فروشنده را در نظر بگیرید و هزینه آن را در بودجه کارآفرینی خود وارد کنید.

فرصت ها و تهدیدها مربوط به نیروهای خارجی است که شما هیچ کنترلی بر آنها ندارید، اما باید از آنها آگاه باشید. اگر تصمیم به راه اندازی یک تجارت را گرفتید، باید یک نیاز در جامعه و فرصتی برای امرار معاش را شناسایی کرده باشید. شما باید به همان اندازه تهدید را در جامعه در نظر بگیرید که ممکن است مشکلاتی را برای شما ایجاد کند، مانند رقبای محلی یا تغییر ساختار کاری در یک موقعیت کاری تثبیت یافته و شناخته شده.

چرا برای ویزای راه اندازی یا کارآفرین اقدام کنید؟

بسیاری از کشورها ویزای سرمایه گذار را ارائه می‌دهند، که اغلب به عنوان وسیله ترجیحی برای به دست آوردن تابعیت از یک کشور مشاهده می شود. این طرح ها، که اغلب به عنوان "ویزاهای طلایی" شناخته می‌شوند، به افراد امکان می دهد مبلغ زیادی پول در پروژه های تعیین شده در ازای دریافت اجازه اقامت و مسیرهای دریافت تابعیت کامل سرمایه گذاری کنند. در حالی که اینها بهترین ضمانت از امکان اقامت و کار در یک کشور را دارند، سطح سرمایه گذاری مورد نیاز یک مانع اساسی است.

در مقابل، ویزاهای راه اندازی یا کارآفرینی برای مشاغل کوچک یا متوسط ​​طراحی شده اند که به دنبال راه اندازی یا گسترش در یک کشور هستند. این ویزا ها کوتاه مدت تر به نظر می رسند، اقامت را هم برای مدت معین و یا بصورت چرخشی انجام می دهند، اما می‌‌توانند مسیری را برای اقامت دائم نیز ارائه دهند. افراد تمایل دارند که موانع بسیار کمتری برای ورود داشته باشند، و معمولاً به یک بیزینس پلن قوی و شواهدی از توانایی پشتیبانی مالی از خود برای یک سال یا بیشتر نیاز دارند.

بیشتر ویزاهای کارآفرین موجود در سرتاسر جهان موقتی است اما در صورت اثبات بودن کارآفرین در نهایت منجر به سکونت خواهد شد (به جز کانادا، که اقامت دائم فوری را فراهم می‌کند). به عنوان یک قاعده کلی، این کشورها برنامه مهاجرت کارآفرینانه را بر اساس منافع اقتصادی ایده تجاری فرد و پروژه ای که برای رشد اقتصادی کشور نشان می‌دهد، ارزیابی می‌کنند. شرایط ورود و تعریف موفقیت در بین کشورها متفاوت است، اگرچه به طور معمول به دو پارامتر اصلی در نظر گرفته می‌شوند:

  1. کارآفرینان و مشاغل آنها برای رسیدن به شرایط ورود و اقامت باید به چه سطحی برسند؟
  2. چقدر سریع موارد بالا اتفاق می افتد؟

اکثر کشورها با در نظر گرفتن سرمایه راه اندازی (میزان و منبع آن) و مشخصات فرد (تحصیلات یا سابقه کار و یا پیشنهاد تجارت)، پتانسیل یک کارآفرین را ارزیابی می‌کنند. نمودار خلاصه برنامه‌های ویزای کارآفرین موجود در سرتاسر جهان می تواند به مطالعه و مقایسه طرح های مختلف کمک کند. این معیارها معمولاً انعطاف پذیر بوده و صلاحیت افراد خاص را آسانتر می‌کند. به عنوان مثال، در نیوزلند ویزای کارآفرینان ویزای کار سه ساله است که در دو مرحله (یک مرحله شروع و مرحله تعادل) کار می‌کند تا کارآفرینان بتوانند در هر زمان واجد شرایط ویزا باشند.

در بیشتر کشورها، صلاحیت تجدید ویزاهای کارآفرین یا تبدیل به اقامت دائم با تعداد مشاغل ایجاد شده توسط استارتاپ و یا سرمایه گذاری اضافی افزایش یافته یا درآمد ایجاد شده در یک بازه زمانی خاص ارزیابی می‌شود. به عنوان مثال، در انگلستان، کارآفرینان برای تمدید ویزا می توانند دو شغل تمام وقت در سه سال ایجاد کنند، در حالی که در سنگاپور، به آنها اجازه اخذ ویزای دو ساله داده می شود. کارآفرینان باید در سال اول و چهار سال خود دو شغل محلی ایجاد کنند. در سال دوم به طور معمول، مهلت دستیابی به این اهداف با امکان شناسایی زودهنگام مشاغل واقعی قابل توجیه است. با این حال آنها می‌توانند با دلسردی از ریسک پذیری و جلوگیری از ایجاد کارآیی در برنامه‌های تجاری خود که منجر به به خطر انداختن وضعیت ویزا می‌شود، پیامدهای مضری برای استارتاپ ها به همراه داشته باشند.

در آخر توصیه می شود در آغاز کسب و کار خود بیزینس پلن کار خود را طراحی نمایید، تا با سرعت و موفقیت بیشتری به اهداف خود نایل شوید لذا بهتر است در این مسیر از مشاوره بیزینس پلن بهره ببرید.

|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


12 اشتباه معمول که به هنگام بازاریابی ویدیویی باید از آنها پرهیز کنید
پنج شنبه 12 تير 1399 ساعت 12:54 | بازدید : 204 | نویسنده : حامد محمودی | ( نظرات )

12 اشتباه معمول که به هنگام بازاریابی ویدیویی باید از آنها پرهیز کنید

 

دنیای بازاریابی محتوایی روز به روز در حال تغییر می باشد. این روزها شرکت هایی که می خواهند بازاریابی کنند نسبت به شرکت هایی که می خواستند این کار را در گذشته انجام دهند باید از شیوه های متفاوتی استفاده کنند. بازاریابی آنلاین در سال های اخیر چهره کاملا جدیدی از خودش نشان داده است و بازاریابی با استفاده از شبکه های اجتماعی نیز دچار تغییر و تحولات زیادی شده است که یکی از مهم ترین جنبه های تغییر شیوه بازاریابی در سال های اخیر، روش بازاریابی با استفاده از ویدیو می باشد. شما با استفاده از بازاریابی ویدیویی می توانید اثر بسیار عمیقی را بر روی کاربران بگذارید. اثری که ممکن است بازاریابی با استفاده از متن و شیوه های نتواند بر روی آنها داشته باشد. بنابراین اهمیت بازاریابی با استفاده از ویدیو را نباید نادیده گرفت. تحقیقات نشان داده است که شرکت هایی که برای بازاریابی کردن از شیوه بازاریابی ویدیویی استفاده می کنند نسبت به شرکت هایی که از این شیوه استفاده نمی کنند میزان موفقیت بسیار بیشتری دارند. بازاریابی با استفاده از ویدیو یکی از بهترین روش ها برای تبلیغ برند می باشد ولی بسیاری از بازاریاب ها اشتباهاتی را در این زمینه مرتکب می شوند که منجر به افت شدید میزان مشتری می شود. در این پست قصد داریم تا 12 اشتباهی را که اکثر بازاریابان به هنگام بازاریابی با استفاده از ویدیو مرتکب می شوند به شما معرفی کنیم:

1) تنظیم نامناسب نورپردازی

اولین نکته ای که به هنگان بازاریابی کردن با ویدیوها باید درنظر داشته باشید این است که به موضوع نورپردازی توجه کنید. باید بدانید که "نورپردازی" در ویدیوها یکی از مهم ترین و اساسی ترین جنبه هایی است که هر ویدیویی برای این که باکیفیت باشد با این جنبه را داشته باشد. شما باید نور صحنه را به گونه ای تنظیم کنید که به راحتی بتواند اشیایی را که می خواهید در ویدیوها نشان دهید انعکاس دهد. همچنین مرتب کردن نوع نورپردازی برای صحنه های مختلف متفاوت می باشد. به عنوان مثال در صورتی که می خواهید در یک فضای باز فیلم خود را بگیرید نسبت به زمانی که می خواهید از اتاق شرکتتان فیلم بگیرید کارتان کاملا متفاوت می شود. بنابراین باید بدانید که چه زمانی و در چه زاویه ای کار نورپردازی را انجام می دهید. ویدیوهایی که نورپردازی های مناسب نداشته باشند ممکن است منجر به این شوند که کیفیت ویدیو به شدت پایین بیاید. همچنین مشکل عدم شفافیت ویدیو نیز یکی دیگر از مهم ترین مشکلاتی است که می تواند نتیجه یک نورپردازی غلط برای ویدیوها باشد.

2) عدم توجه به "زیبایی" به هنگام فیلم برداری

به این فکر کنید که اصولا چرا می خواهید برای کاربران فیلم به اشتراک بگذارید؟ مهم ترین دلیل آن این است که می خواهید آنها را به کار خود جلب کنید. برای این منظور، باید خودتان را به جای آنها قرار دهید. شما باید طوری فیلم را بگیرید که آنها احساس کنند که بهترین کیفیت ممکن را برای فیلمتان دارید. بنابراین نیاز است که اشیایی را که در فیلم وجود دارند به صورت واضح و آشکار به آن ها نشان دهید. سعی کنید تا جای ممکن است اشیایی استفاده کنید که ثابت باشند. در صورتیکه از اشیای متحرک استفاده می کنید؛ سعی کنید فیلم برداری را طوری انجام دهید که مخاطبین و افرادی که ویدیوی شما را تماشا می کنند به خوبی بدانند که این اشیا به کدام جهت می روند. سعی کنید جهت حرکت خطوط را به شکل کاملا مناسبی مشخص کنید. همچنین به پس زمینه کار هم توجه کنید. پس زمینه کار شما باید به گونه ای باشد که بتواند به خوبی توجه مخاطبین را به خودش جلب کند. رنگ پس زمینه، نور پس زمینه و نوع نقش و نگار آن باید کاملا مشخص باشد.

3) توجه نکردن به صدا

فراموش نکنید که یک ویدیوی خوب ویدیویی است که صدای کاملا رسا و باکیفیتی داشته باشد. در صورتی که صدای مربوط به یک ویدیو به گونه ای باشد که مخاطبین (از شدت آهستگی) اصلا آن را نشوند و یا این که به اندازه ای بم باشد که اصلا متوجه نشوند که کلمات گنگی که در این ویدیو بیان می شود به چه معنی است؛ بنابراین احتمال این که بازاریابی با استفاده از چنین ویدیوهایی شکست بخورد زیاد می شود.

یکی دیگر از مهم ترین اشتباهاتی که بازاریابان برای بازاریابی با استفاده از ویدیو مرتکب می شوند این است که به صدا توجه نمی کنند. هر ویدیویی باید با استفاده از یک صدا شنیده شود. بنابراین در صورتی که شما به هنگام ضبط کردن ویدیویتان صدای بیکیفتی را برای خودتان ایجاد کنید؛ موفق نمی شوید که پیامی را که می خواهید به مخاطبینتان ارایه کنید. بنابراین باید توجه کنید که صدای یک ویدیو برای شما بسیار مهم و اساسی می باشد. برای این که صداهای باکیفیتی را برای ویدیوتان ضبط کنید؛ می توانید از ابزارهای مختلفی (مانند میکروفون های HD و غیره) استفاده کنید تا در کنار یک ویدیوی باکیفیت، صداهای باکیفیتی را نیز برای آن ضبط کنید.

4) انتخاب نکردن توصیفات  مناسب برای ویدیو

توصیفاتی که شما برای ویدیوی خودتان مورد استفاده قرار می دهید باید به گونه ای باشند که پیام هایی را که می خواهید به مخاطبین برسایند (حداقل بخشی از این پیام ها را!) به خوبی به آن ها منتقل کنند. در صورتی که شما برای ویدیوی خود پیام هایی داشته باشید در صورتی که این پیام ها را در عناوین مرتبط با این ویدیوها جای ندهید؛ نمی توانید انتظار داشته باشید که مخاطبین و مشتریان جلب کار شما شوند. همچنین نباید پیام ها را به گونه ای دور از واقعیت و بزرگ نمایانه انتخاب کنید. چون در این صورت باعث می شود که اعتمادی که مخاطبین قرار است به شما بکنند از دست می رود. بهترین کار این است که توصیفاتی را برای ویدیوهای به این شکل انتخاب کنید که ساده باشند و به راحتی گویای حقیقت هایی باشند که شما می خواهید این حقیقت ها را بیان کنید. مخاطبین باید با دیدن این پیام ها به خوبی درک کنند که منظور شما چیست و می خواهید چه پیامی را به آنها انتقال دهید. همچنین از تولید کردن توصیفات پیچیده و ثقیل نیز باید پرهیز نمایید.

5) وجود تیرگی هایی در ویدیو

یکی دیگر از مشکلات بسیار مهمی که در بازاریابی با استفاده از ویدیوها کاربران با آن روبرو می شوند وجود تیرگی هایی در ویدیو می باشد. همان طور که در بالا ظاهر شد؛ مخاطبین و بازدیدکنندگان از این ویدیو از شما انتظار دارند که ویدیوهایی را برای آنها تولید کنید که فارغ از کوچکترین مشکلی باشد. بنابراین در صورتی که شما ویرایش مناسبی برای این ویدیو نداشته باشید و یا این که به خوبی این ویدیو را قبل از به اشتراک گذاری مورد بررسی قرار ندهید؛ نمی توانید انتظار داشته باشید که تعداد بازدیدکنندگان این ویدیو زیاد شود. مخاطبین و بازدیدکنندگان این ویدیوها انتظار دارند که ویدیوهایی که شما به آنها ارایه می کنید از هرگونه اعوجاج و تیرگی دور باشند. بنابراین باید تصاویری که از این ویدیو در ذهن کاربران و بازدیدکنندگان نقش می بندند تصاویری باشند کاملا واضح و با کیفیت بالا. در این صورت می توان گفت احتمال این که مشتریان بیشتری جلب تجارت شما شوند زیاد است اما در غیر این صورت، تمام این مشتریان تجارت شما را ترک می کنند و به جای دیگری می روند. برای این که ویدیوهای باکیفیت تولید کنید می توانید از ابزارهایی مانند InVideo و دیگر ابزارهای اینترنتی موجود استفاده کنید.

6) استفاده نکردن از جلوه های بصری مخصوص

شما می توانید برای این که پیامی را که می خواهید به مخاطبین و بازدیدکنندگان بدهید دارای کیفیت بیشتری باشد؛ از روش اضافه کردن جلوه های بصری به کار استفاده کنید. جلوه های بصری که به ویدیو اضافه می شوند یکی از مهم ترین پارامترهایی هستند که می توان از آنها برای بهتر فهماندن موضوع به کاربران و بازدیدکنندگان استفاده کرد. در صورتی که ویدیوی شما از نظر تصویری ظاهری خسته کننده داشته باشد و تنها یک سری مطالب به صورت صوتی در این ویدیو جلب توجه کند؛ احتمال این که مشتریان جلب کار شما شوند نسبت به زمانی که در ویدیوی شما از جلوه های بصری هیجان انگیز استفاده شده باشد خیلی کمتر می باشد. بنابراین شما برای انجام این کار می توانید از گرافیک ها و تکنیک های مختلف دیگر در این زمینه استفاده کنید. به یاد آوردن اثری که این روش بر ذهن کاربران می گذارد بسیار راحت تر و ساده تر از اثری است که در ویدیوهایی وجود دارد که بیشتر برپایه صدا هستند. بنابراین سعی کنید برای جلب مشتری بیشتر، از این جلوه های بصری در ویدیوهای خودتان استفاده نمایید.

7) کار نکردن بر روی آن چه که می خواهید در ویدیو بگویید

یکی دیگر از اشتباهاتی که در این زمینه بسیاری از تجارت ها مرتکب می شوند این است که بر روی آن چه که می خواهند در ویدیو بگویند کار نمی کنند! در صورتی که قبل از این که یک ویدیو را پر کنید؛ بر آن چه که می خواهید در آن بگویید کار نکنید و در صورتی که مشخص نکنید که می خواهید چه بگویید؛ نمی توانید انتظار داشته باشید که کارتان به درستی پیش برود. در صورتی که قبل از پر کردن این ویدیو، دقیقا آن چه را که می خواهید در این ویدیو بگویید بررسی نکرده باشید و غلط های آن را درست نکرده و آن را ویرایش نکرده باشید؛ در این صورت ممکن است ویدیویی که تولید کرده اید؛ اثربخشی خودش را از دست بدهد و در اذهان مشتریان به خوبی جا باز نکند. بنابراین باید سعی کنید قبل از این که بخواهید ویدیو را درست کنید به خوبی درباره آن چه که می خواهید در این ویدیو بگویید فکر کنید و بر روی آن برنامه ریزی کنید و سپس دقیقا بر همان اساس کار تولید کردن ویدیوی خود را شروع کنید و اطمینان داشته باشید که به این شیوه میزان اثر بخشی ویدیو خیلی زیادتر می شود.

8) توجه نکردن به الگوریتم در حال تغیر بهینه سازی موتورهای جستجوگر برای ویدیوها

این روزها الگوریتم بهینه سازی موتورهای جستجوگر در حال تغییر است. بهینه سازی موتورهای جستجوگر برای ویدیوها نیز در حال تغییر می باشد. بنابراین شما باید حتما به این موضوع هم توجه زیادی داشته باشید. باید بدانید که ممکن است پارامتری که امروز برای بالا بردن رده بندی ویدیوهای شما در میان ویدیوهای موجود در موتورهای جستجوگر کارساز می باشد؛ فردا اثربخشی را که امروز داشته است دیگر نداشته باشد. بنابراین شما باید سعی کنید تا مفهوم بهینه سازی موتورهای جستجوگر برای seo را به عنوان یک پدیده ای که مرتب در حال تغییر کردن و به روزرسانی شدن است درنظر داشته باشید و سعی کنید تا کاری کنید که ویدیوهایی که تولید می کنید از کیفیت مناسبی در این زمینه برخوردار باشند و به گونه ای باشند که با آخرین تغییرات در زمینه بهینه سازی موتورهای جستجوگر برای ویدیوها سازگار باشند تا در رده بندی موتورهای جستجوگر، در رده های بالاتری قرار بگیرند و در نهایت تعداد بازدیدکنندگان از ویدیوهای شما زیادتر شده و مشتریان بیشتری را به خودتان جلب کنید.

9) میزان فریم ویدیو را بر روی 24 فریم بر ثانیه نگه ندارید

یکی دیگر از موضوعات مهمی که اکثر شرکت هایی که می خواهند با استفاده از ویدیو بازاریابی کنند به آن توجه نمی کنند، درنظر نگرفتن فریم است.

چشمان ما انسان ها در صورتی که ویدیویی را ببیند که در هر ثانیه دارای 24 فریم باشد؛ به نظرش این ویدیو مناسب است. این میزان فریم، میزان فریم استانداردی است که تمام ویدیوهایی که شما تولید می کنید باید این میزان فریم را داشته باشند. در غیر این صورت، با مشکل مواجه خواهید شد و مخاطبین ویدیوهای شما نمی بینند.

در صورتی که میزان فریم از این میزان سریعتر باشد و یا این که از آن آهسته تر باشد مخاطبین دچار سردرگمی می شوند و ویدیو شما را رها می کنند و به سراغ ویدیوهای دیگر می روند. میزان فریم های سریع تر از این میزان برای ویدیوهای آهسته (Slow Motion) مورد استفاده قرار می گیرند و میزان فریم های بیشتر هم برای ویدیوهای سریع تر مورد استفاده قرار می گیرند. بنابراین سعی کنید تا میزان استاندارد فریم را برای ویدیوهایتان ایجاد کنید تا بتوانید بر روی ویدیوهایتان یک اثر "سینمایی" داشته باشید و مخاطبین را به کارتان جلب کنید.

10) انتخاب عناوین نامناسب برای ویدیوها

یکی دیگر از نکته هایی که در این رابطه باید درنظر داشته باشید توجه کردن به عناوینی است که برای ویدیوها مورد استفاده قرار می دهید. انتخاب کردن عناوین به طور کلی برای تمام جنبه های بازاریابی محتوایی مناسب می باشد (به عنوان مثال وقتی که دارید برای یک وب سایت و یا وبلاگ پست می گذارید؛ باید برای پست های مختلف خودتان عناوین مناسبی را انتخاب کنید و در غیر این صورت نمی توانید نتیجه مطلوب را بگیرید و غیره. در تولید ویدیوها هم روال کار به همین منوال می باشد. چشمان مخاطبین برای اولین بار عناوین ویدیوهای شما را می بیند و بعد از آن مخاطبین تصمیم می گیرند که آن را تماشا کنند یا خیر. بنابراین سعی کنید عناوین را به گونه ای انتخاب کنید که به خوبی مخاطبین را به خودش جلب کند. در صورتی که یک ویدیویی داشته باشید که در آن تمام موارد بالا رعایت شده باشد ولی عنوان مناسبی برای این ویدیو انتخاب نشده باشد؛ تعداد مخاطبین آن نسبت به یک ویدیوی مناسبی که برای آن عنوان بسیار مناسبی انتخاب شده باشد بسیار بسیار کمتر می باشد. بنابراین در انتخاب عنوان مناسب برای ویدیویتان کوشا باشید.

11) بخش معرفی ویدیو را طولانی کنید

بخش معرفی (مقدمه) ویدیوها باید کوتاه و مفید و مختصر باشد. در صورتی که بخش مقدمه یک ویدیو را طولانی کنید احتمال این که مخاطبین شما را رها کنند و به سراغ ویدیوهای دیگری بروند بیشتر می شود. بنابراین سعی کنید این بخش را طولانی نکنید. سعی کنید تا کاری کنید که در این بخش کوتاه به مخاطبین بفهمانید که می خواهید چیزی را که آنها به دنبالش می گردند را به آنها بدهید. بهترین راه برای انجام این کار این است که از برخی از ابزارهایی که در اینترنت در این رابطه وجود دارد کمک بگیرید.

12) تشویق نکردن مخاطبین برای مشتری شدن

فراموش نکنید که هدفی که شما برای تولید ویدیو و بازاریابی با استفاده از آن دارید این است که توجه مخاطبین را به خودتان جلب نمایید. بنابراین در صورتی که بخواهید بدون فراخواندن مخاطبین برای این که در جهت مشتری شدن در شرکت شما گامی بردارند کاری انجام دهید؛ باید بدانید که کاری بیهوده انجام داده اید! هدف شما از تولید کردن ویدیو و بازاریابی کردن با استفاده از آن باید این باشد که کاری کنید که مخاطبین شما به شما و کاری که می کنید توجه کنند و خودشان علاقه پیدا کنند که مشتریتان شوند. بنابراین در صورتی که چنین انگیزه ای را در آنها ایجاد نکنید؛ کارتان چه ارزشی دارد؟

در صورتی که یک ویدیویی ایجاد کنید که دارای کیفیت خیلی بالایی هم باشد ولی مخاطبین و بازدیدکنندگان بعد از تماشا کردن این ویدیو حتی ندانند برای این که مشتری شما شوند باید چکار کنند؛ بدانید که چنین ویدیوی منجر به افزایش مشتری برای شما نمی شود!

بنابراین هرگز فراموش نکنید که هنگامی که با استفاده از ویدیو بازاریابی می کنید مخاطبینتان را تشویق کنید که با شما کار کنند. این کار می تواند به شیوه های مختلف انجام شود. به عنوان مثال ممکن است شما از آنها بخواهید تا در بخش های مخصوصی ثبت نام کنند و غیره. این کار منجر می شود که بازدیدکنندگان انگیزه پیدا می کنند تا با شما تعامل کنند و در این صورت فرآیندی آغاز می شود که نهایتا منجر به این می شود که مشتریان بتوانند با شما تعامل داشته باشند.

|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2


7 تغییر اساسی که بازاریابی در سال های اخیر کرده است
پنج شنبه 12 تير 1399 ساعت 12:26 | بازدید : 205 | نویسنده : حامد محمودی | ( نظرات )

7 تغییر اساسی که بازاریابی در سال های اخیر کرده است

 

شاید باور نکنید اما شیوه بازاریابی، در این 5 سال اخیر به اندازه تمام 50 سال گذشته تغییر کرده است! به نظر می رسد که این حرکت سریع همچنان هم ادامه داشته باشد! امروزه افرادی که می خواهند بازاریابی کنند، بیشتر سعی می کنند تا از تکنیک های مختلف بهینه سازی موتورهای جستجوگر (SEO)، بازاریابی محتوایی، بازاریابی با استفاده از شبکه های اجتماعی، تبلیغات پولی و یا بازاریابی با استفاده از ایمیل، برای جلب کردن هرچه بیشتر مشتریان استفاده کنند. این پست قصد داریم تا شما را با 7 مورد از تغییراتی که در چند سال گذشته کرده است آشنا نماییم:

1) استفاده از تکنولوژی هوش مصنوعی (AI) به صورت مستقیم در بازاریابی

تکنولوژی هوش مصنوعی (AI) باعث شده است که در زمینه بازاریابی دیجیتالی تغییرات شگرفی ایجاد شود. بسیاری از سازمان ها هستند که سعی می کنند تا صرفا با تکیه کردن بر امکاناتی که هوش مصنوعی در اختیارشان قرار می دهد اموراتشان را بگذرانند و بازاریابی کنند. بسیاری دیگر از سازمان ها هستند که سعی می کنند تا از این تکنولوژی به عنوان تکنولوژی مکمل در کنار شیوه های دیگر بازاریابی خودشان استفاده کنند. در هر دو حالت، استفاده کردن از این تکنولوژی برای هوش مصنوعی منجر شده است که صنعت بازاریابی دستخوش تغییر و تحولات زیادی شود و منجر شده است که شیوه بازاریابی برای هم گروه اول و هم گروه دوم تغییر زیادی بکند.

به عنوان مثالی از شرکت هایی که سعی کرده اند تا از این تکنولوژی برای بازاریابی استفاده کنند می توان شرکت اوبر (Uber)، مایکروسافت، پیزا هات (Pizza Hut) را نام برد.

بر اساس تحقیقاتی که در این زمینه انجام گرفته است؛ استفاده کردن از تکنولوژی های AI در سال های آینده بسیار جامع تر خواهد شد. AI یکی از مهم ترین موقعیت های تجاری برای شرکت ها است که می توانند با استفاده از آن کیفیت بازاریابی خودشان را تا حد بسیار زیادی بالا ببرند. همچنین تا سال 2030 شرکت هایی که از این تکنولوژی استفاده می کنند، خواهند توانست به میزان 14 درصد افزایش درآمد داشته باشند. بنابراین می توان گفت که شرکت هایی که از این تکنولوژی استفاده نمی کنند شدیدا ضرر خواهند کرد.

بنابراین می توان گفت که در حوزه بازاریابی دیجیتال، AI می تواند کمک ارزنده ای به بالا بردن کیفیت بازاریابی بکند. شرکت ها و بازاریابان می توانند با بهره گیری از این تکنولوژی کاری کنند که در رده بندی های نتیجه های حاصل از موتورهای جستجو رده بندی های بالاتری داشته باشند؛ در بازاریابی با استفاده از شبکه های اجتماعی (Social marketing) موفق تر باشند و همچنین درک بهتری از مشتریانشان داشته باشند.

2) استفاده از چت بوت ها (Chatbot)

از دیگر شگفتی هایی که در سال های اخیر بازاریابان دیجیتال با آن روبرو شده اند؛ تکنولوژی چت بوت ها می باشد. چت بوت ها مثال هایی کامل از کاربرد مورد اول (یعنی AI) در عمل می باشند. این دستیاران مجازی می توانند از پیام های لحظه ای برای پاسخگو بودن به صورت لحظه ای برای مشتریان استفاده کنند. علاوه بر این، آنها دارای ویژگی هایی مانند سرویس های باکیفیت، برآورده کردن نیازهای مشتریان، اتوماتیک بودن در کارهای تکراری و پاسخگویی های 24 ساعته شبانه روز و هفت روز هفته را دارند.

اخیرا شرکت مسترکارت (Mastercard) یک مسنجر فیسبوکی ایجاد کرده است که می تواند با کمک نرم افزارهای پردازش زبانی درک کند که مشتریان دقیقا چه می خواهند و بر همین اساس به مشتریان پاسخ دهد. در حقیقت، بر اساس تحقیقات انجام گرفته در آینده ای نه چندان دور چت بوت ها تبدیل به بخش لاینفکی از سیستم کل بازاریابی دیجیتال خواهند شد و پیش بینی شده است که در سال های آینده حدود 85 درصد از سرویس هایی که به مشتریان داده می شود از طریق همین چت بوت ها خواهد بود! بر اساس تحقیقاتی که توسط IBM انجام گرفته است؛ تجارت های دنیا می توانند با کمک چت بوت ها در آینده به میزان 8 میلیارد دلار پول صرفه جویی کنند.

3) خرید کردن و تبلیغ کردن با استفاده از برنامه های کامپیوتری

تبلیغات با استفاده از برنامه های کامپیوتری به این معنی است که از تکنولوژی AI برای خرید کردن و یا برای فروختن فرآورده ها و یا ارایه کردن خدمات استفاده شود. این پروسه باعث می شود که بسیاری از بخش های فرآیند خرید کردن به صورت اتوناتیک انجام شود. استفاده از تکنولوژی هوش مصنوعی در خرید کردن باعث می شود که دیگر نیاز به دخالت های انسانی در کار خرید کمرنگ تر از گذشته شود.

این شیوه جدید منجر به افزایش تعداد مشتریان برای یک تجارت می شود. همچنین به دلیل این که کار به این شیوه نسبت به شیوه های دیگر سریع تر انجام می شود؛ هزینه هایی که شرکت ها در این رابطه متقبل می شوند نیز کاهش پیدا می کند. این نوع تبلیغ کردن و خرید کردن به برندها این امکان را می دهد که پیام های خودشان را به مشتریان مناسب و در زمان مناسب برسانند. این شیوه نسبت به شیوه های قبلی دقیق تر است و کار شخصی سازی (Personification) پیام هایی را که به مشتریان داده می شود هم می توان با این روش بهتر انجام داد.

پیش بینی می شود که در آینده حدود 86 درصد از تبلیغات در دنیای دیجیتال به این شیوه انجام شوند. به عبارت دیگر، شیوه تبلیغات با استفاده از برنامه های کامپیوتری در آینده ای نه چندان دور به زودی چهره بازاریابی دیجیتال را تغییر خواهد داد.

4) جستجوی صوتی و اسپیکرهای هوشمند

بر اساس تحقیقات در سال های آینده حدود 50 درصد از افرادی که در موتورهای جستجوگر اینترنتی در دنیا به جستجوی مطالب می پردازند؛ از تکنیک جستجوهای صوتی استفاده خواهند کرد و همچنین پیش بینی می شود که خرید صوتی (Voice Shopping) در سال های آینده به میزان دو برابر افزایش پیدا کند. بنابراین جای تعجب نیست که بسیاری از شرکت ها سعی می کنند تا استراتژی های بازاریابی خودشان را با این رشد عظیم استفاده از سیستم جستجوی صوتی تطبیق دهند!

این روزها، AI از گذشته هوشمندتر هم شده است و منجر شده است که بسیاری از سرویس های صوتی مانند سرویس الکسا (Alexa)، سیری (Siri) و گوگل از این تکنولوژی استفاده کنند. استفاده کردن از یک تکنیک جستجوی صوتی مزیت های دیگری نیز دارد مانند طراحی کردن یک تجربه کاربری بهینه که منجر به بهتر شدن ارتباطات و افزایش میزان وفاداری برند می شود.

5) افزایش استفاده از بازاریابی ویدیویی

بازاریابی ویدیویی در سال های گذشته افزایش زیادی پیدا کرده است. این روزها این نوع بازاریابی تبدیل به یکی از مهم ترین روندهای بازاریابی شده است. بر اساس تحقیقات انجام گرفته، حدود 83 درصد از بازاریابان می گویند که بازاریابی ویدیویی باعث شده است که میزان بازدهی سرمایه آنها افزایش پیدا کند و همچنین میزان 52 درصد از مشتراین هم می گویند که تماشا کردن ویدیوهای مربوط به فرآورده ها یکی از دلایل مهمی بوده است که منجر شده است که به صورت آنلاین خرید کنند.

این روزها بازاریابی با استفاده از ویدیو تنها منحصر به بازاریابی با استفاده از یوتوب نمی شود. بازاریابان همچنین سعی می کنند از بازاریابی با استفاده از شبکه های فیسبوک، اینستاگرام و لینکدین استفاده کنند. همچنین افزایش استفاده از دستگاه های موبایل منجر شده است که بازاریابی با استفاده از ویدیو در میان کاربران هواداران بیشتری داشته باشد به این دلیل که با استفاده از ویدیو می توان بهتر بازاریابی کرد.

6) بازاریابی محتوایی همچنان به سلطه خودش ادامه می دهد

الگوریتم هایی که در سال 2020 برای بازاریابی مورد استفاده قرار گرفته اند همچنان محتوایی را که هر چند وقت یک بار به روزرسانی شده باشد و کامل باشد را به انواع دیگر محتوا ترجیح می دهند. بنابراین این موضوع نشان دهنده این است که بازاریابی محتوایی همچنان سلطه خودش را حفظ کرده است. بر اساس تحقیقات انجام گرفته، 88 درصد از بازاریابان اعتقاد دارند که وقتی که برای مشتریان محتوای باکیفیت تولید کنند، می توانند به آنها کمک کنند تا برند خودشان را به عنوان یک منبع معتبر و قابل اطمینان ببینند.

از این رو، پیش بینی می شود که این روند در آینده نیز ادامه داشته باشد و در آینده نیز بازاریابان مجبور شوند برای این که موتورهای جستجوگر مانند گوگل به محتوای آنها ارزش دهند و در میان نتیجه های حاصل از جستجوی وب سایت های مختلف در رده بندی های بالاتری قرار داشته باشند؛ به موضوع محتوا توجه کنند. به بیان دیگر، بازاریابی محتوایی و ارزش دادن به محتوا در آینده نیز نقش بسیار مهمی را در جلب کردن مشتریان و ایجاد کردن ارتباطات موثر با آنها بازی خواهد کرد.

7) بازاریابی چند کانالی (Omnichannel)

بازاریابی چند کانالی روشی است که در آن شما برای این که مخاطبین بیشتری را به سمت خودتان جلب کنید؛ از چندین کانال استفاده می کنید. اگرچه، در این روش یکی از مهم ترین نکته هایی که باید درنظر داشته باشید این است که باید سعی کنید تا در تمام این کانال ها و در تمام این روش ها، یک هویت مخصوص برای برند را بکار ببرید. استفاده از این روش در سال های اخیر در حال افزایش می باشد و این سال ها تعداد تجارت هایی که از این روش برای بازاریابی استفاده می کنند بیشتر و بیشتر می شوند.

تحقیقات جدیدی که در این زمینه انجام گرفته است ثابت کرده است که استفاده از روش بازاریابی چند کانالی منجر به این شده است که میزان جلب مشتریان به میزان 18.95 درصد افزایش داشته باشد؛ میزان خرید به میزان 250 درصد افزایش داشته باشد (یعنی با استفاده از بازاریابی به شیوه چندکاناله می توان کاری کرد که میزان خرید 2 برابر و نیم شود!) و همچنین تعداد مشتریانی که برای خرید کردن دوباره برمی گردند؛ حدود 90 درصد افزایش پیدا کند. البته این حوزه نیز یکی دیگر از حوزه هایی است که در آن تکنولوژی هوش مصنوعی نقش مهمی را ایفا می کند.

نتیجه گیری

تکنولوژی در حال تغییر دادن شیوه بازاریابی شرکت ها می باشد. شرکت ها این روزها با استفاده از تکنولوژی می توانند با مشتریان و مخاطبین تعاملات بهتری داشته باشند. استفاده کردن از تکنولوژی این امکان را به تجارت ها می دهد که به شیوه باکیفیت تری نیازهای مشتریان امروزه را برآورده کنند. بنابراین تجارت های جدید امروزه برای این که در این زمینه جلو بیفتند باید حتما خودشان را با آخرین تغییرات تکنولوژی بوجود آمده هماهنگ کنند.

|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
نویسندگان
آخرین مطالب
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



دیگر موارد
چت باکس

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)
تبادل لینک هوشمند

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان بازاریابی و فروش و آدرس bazaryabi-forosh.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 154
:: کل نظرات : 0

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 1

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 477
:: باردید دیروز : 5
:: بازدید هفته : 482
:: بازدید ماه : 566
:: بازدید سال : 2166
:: بازدید کلی : 11905